سید محمد هاشمی: با رسیدن آخرین روز از ماه مبارک رمضان زکات فطر بر مسلمانان واجب می گردد، لذا تا قبل از نماز عید فطر فرصت داریم که زکات فطر خود را به مستحقین پرداخت نماییم و این واجب شرعی خود را انجام دهیم.
لذا توصیه می شود بر مبنایی که رسول الله صلی الله علیه وسلم بنیان نهاده است و ما را بدان امر نموده یعنی برای هر نفر یک صاع (صاع عبارت است از ۲/۵ الی ۳ کیلو گرم) از قوت غالب شهر که معمولاً در این مناطق برنج می باشد به فقرا و مستحقین پرداخت نماییم.
لذا گرچه برخی از فقهاء پرداخت مبلغ یک صاع برنج را نیز جایز دانسته اند اما بهتر است همان قوت غالب شهر (برنج) را پرداخت کنیم.
زکات فطر همزمان با وجوب روزه در سال دوم هجری بر امت اسلامی واجب گردید.
این زکات کاملاً با زکات اموال تفاوت دارد، زیرا زکات اموال موجب پاکی و طهارت اموال و زکات فطر موجب طهارت و پاکی روح و روان می گردد.
ابو داود، ابن ماجه و دارقطنی در این خصوص چنین روایت کرده می نویسند:
فرض رسول الله صلی الله علیه وسلم زکاة الفطر طهرة الطعام من اللغو والرفث و طعمة للمساکی
رسول خدا زکات فطر را فرض نمودند تا هم روزه دار از گفتارها و کردارهای ناپسند- احتمالی- در طول مدت روزه داری اش پاک شود و هم این که طعامی برای مساکین باشد.
در خصوص مقدار واجب آن نیز صحابی بزرگوار ابوسعید خدری چنین روایت کرده می فرماید:
کنا اذا کان فینا رسول الله صلی الله علیه وسلم تخرج زکاة الفطر عن کل صغیر و کبیر، حر و مملوک صاعاً من طعام اوصاعاً من اقط او شاعاً من شعیر او صاعاً من تمر او صاعاً من زبیب… (رواه الجماعة)
زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم در بین ما بود زکات فطر را به ازای هر نفر کوچک و بزرگ، آزاده و برده یک صاع از طعام (گندم) یا یک صاع از کشک یا یک صاع از جو یا یک صاع از خرما یا یک صاع از کشمش اخراج می نمودیم.
چنانکه ملاحظه می فرمایید این روایت هم بر مقدار زکات فطر که همان یک صاع باشد دلالت دارد(فقهاء و علمای بزرگوار یک صاع را معادل دو کیلو و نیم الی سه کیلو گرم تخمین زده اند) و هم این که دال بر متنوع بودن اصنافی است که بعنوان قوت غالب بلد در آن زمان رواج داشته است.
بنابر این مقدار واجب یک امر تعبدی است که تغییر نمی کند اما قوت غالب بلد با توجه به شرایط زمانی و مکانی هر جامعه ای متغیر خواهد بود و در این خصوص صاحب نظران و فقهای اعلام دیدگاههای متعددی دارند.
قطعاً یکی از حکمت های این تنوع آن است که امت در پرداخت این فریضه به مضیقه نیفتد و هر آنچه را که از اصناف مذکور و یا مشابه آن بعنوان قوت غالب برایشان مقدور باشد پرداخت کنند.
لازم به توضیح است که زکات فطر حد نصابی ندارد و هر شخص که غذای شب و روز عید را داشته باشد زکات فطر بر او واجب می گردد.
و میزان پرداخت در فقیر و غنی یکسان می باشد، یعنی میزان واجب همان یک صاع است و تفاوت تنها در نوع قوتی است که هر کدام استفاده می کنند!
به دلیل این که در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم افراد ثروتمندی مانند ابوبکر صدیق و عبدالرحمن بن عوف و… بودند و همچنین افراد فقیری مانند بلال حبشی و ابوذر غفاری و… اما پیامبر هیچگاه به عبدالرحمن بن عوف نفرمود که مثلاً شما که ثروتمند هستید ۱۰ صاع زکات فطر پرداخت کنید و به بلال بگوید شما که فقیر هستید یک صاع پرداخت کنید! یعنی هیچ تفاوتی بین فقیر و غنی در پرداخت زکات فطر نیست و هر دو باید یک صاع پرداخت کنند!
در پایان لازم است در رد ادعای برخی که معتقدند میزان زکات فطر توانگر و فقیر متفاوت است به نکاتی اشاره نمایم که البته در قسمت ابتدایی مطلب تا حدودی اشاره شد.
در اینجا آن را بیشتر شرح خواهیم داد.
همانگونه که می دانید زکات مال، سالانه و معادل بیست مثقال طلا یا معادل ریالی آن سرمایهی راکد است.
اما اینکه همین زکات را دوبار در سال بر مردم فرض کنند، دیگر بدعت بسیار عجیبی است!
باید گفت، طبق حدیث، زکات فطر باید دارای سه مشخصه باشد:
۱- قابل کیل (پیمانه) کردن باشد. این مقدار، معادل ظرفی است که به آن صاع میگفتند و گنجایشی حدود ۲/۵ الی ۳ کیلوگرم دارد.
۲- محصول کشاورزی یا دامی باشد که قابل ذخیره کردن است، یعنی فاسد شدنی نباشد.
۳- با داشتن این دو مشخصه، قوت غالب مردم باشد. (ماکارونی، گوشت، پیتزا و…. مطلقا شامل نمیشوند)
با توجه به موارد یاد شده در بالا، گندم است یا برنج، با در نظر گرفتن اینکه اکنون مردم از گندم مستقیما استفاده نمیکنند ، بلکه باید به صورت آرد دربیاید، پس گزینهی اصلی همان برنج است.
اگر بگویند کسانی که توانایی پرداخت همین مقدار برنج را هم ندارند، چکار کنند؟
پاسخ این است، اگر کسی ندارد، وظیفهای هم بر دوشش نیست، او مستحق دریافت است نه مجبور به پرداخت.
لايكلف الله نفساً إلا وسعها
از فدیه استدلال میکنند که طبق قرآن طعام خود فرد مطرح است در صورتی که در اینجا «من اوسط ما تطعمون اهلیکم»
خطاب به فرد نیست، بلکه جامعه را خطاب میکند.
همچنین از آیهی۱۸۴ بقره استدلال فرق فدیهی توانگر با فقیر را مطرح میکنند.
وعلی الذین یطیقونه فدیه طعام مسکین…(بقره/۱۸۴)
این آیه در ابتدای وجوب روزه بوده و مردم میان روزه و فدیه مختار بودند.
متن استنباط ابن کثیر از همین آیه:
الصحيح المقيم الذي يطيق الصيام، فقد كان مخيرا بين الصيام وبين الإطعام، إن شاء صام، وإن شاء أفطر ، وأطعم عن كل يوم مسكينا
پس ربطی به زکات فطر ندارد.
همانگونه که قبلاً بیان شد در صحیح بخاری آمده است:
عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِيَ اللَّه عَنْهُمَا قَالَ: فَرَضَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم زَكَاةَ الْفِطْرِ صَاعًا مِنْ تَمْرٍ أَوْ صَاعًا مِنْ شَعِيرٍ، عَلَى الْعَبْدِ وَالْحُرِّ، وَالذَّكَرِ وَالأُنْثَى، وَالصَّغِيرِ وَالْكَبِيرِ، مِنَ الْمُسْلِمِينَ، وَأَمَرَ بِهَا أَنْ تُؤَدَّى قَبْلَ خُرُوجِ النَّاسِ إِلَى الصَّلاةِ.
ابن عمر رضي الله عنهما مي گويد: رسول الله صلی الله علیه وسلم صدقة فطر را بر مرد و زن, بزرگ و كوچك, برده و آزاد مسلمان، فرض قرار داد و مقدار آن را يك صاع خرما و يا يك صاع جو، تعيين فرمود. و دستور داد تا قبل از نماز عيد فطر، پرداخت گردد.
وآخردعوانا ان الحمد لله رب العالمین
سید محمد هاشمی
۱۴۰۲/۰۱/۳۱
۲۹رمضان ۱۴۴۴
قضیه انسانهای آزاد. و انسانهای برده در دین اسلام چیست. مگر همه در برابر خداوند یکسان وبرایر نیستند ومگر همه بنده خدا نیستند که آنها را طبقه بندی. به برده. وازاد میشوند. با تشکر از جناب هاشمی که جواب. خواهند. داد
اگر قرار شد که آقای هاشمی پاسخ جوانان بدهند. لازم. اینکه درباره. الفاظ. کنیز. غلام. برده و….که در فرهنگ اسلام. واعراب زیاد مرسوم. است جهت روشن شدن افکار عمومی جوانان مسلمان لطفا. روشنگری. نمایند