یکشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۳
 |  19/ آوریل/ 2020 - 9:05
  |   نظرات: 3 نظر
2,523 بازدید

پاسخی به مقاله «زبان ما لارستانی است»

مصطفی ملتفت: سرکار خانم‌ سلمانپور! ابتدا باید بگویم که خود را شاگرد شما می دانم و‌این پاسخ را حمل بر ادبی من نکنید. در خصوص نام زبان ما تا امروز گفت و گوی زیادی شکل گرفته است. این گفت و گوها با هر نقد و نظری گاهی مصلحانه و گاه نیز ستیزه جویانه بوده است. این سطور پاسخی است به خانم سیلوانا سلمانپور که به تازگی نوشته ای را منتشر کرده است.
خانم سلمانپور با تمام احترامی که برای شما به عنوان یک چهره اثرگذار در زمینه ادب و فرهنگ معاصر شهرستان اوز و منطقه قائل هستم، باید بگویم که می‌بایست این شیوه برخورد شما با مخالفان فکری خود را نقد کنم چرا که در نوشته آثاری از طرد دیدگاه های مختلف و بستن راه گفت و گو می‌بینم. بر فرض اینکه مخالف شما در سطوح مختلف در اشتباه هم باشد اینکه بگویید ” به چه منظوری و با چه انگیزه ای سعی در تخریب نام زبان دارند” با آداب گفت و گو منافات دارد، چرا که ناخواسته طرف مقابل خود را به “تخریب با انگیزه پیشین” متهم کرده‌اید. این نوع از نگاه با مدارا و آزادی اندیشه و تحمل نظر مخالف نیز همخوانی ندارد.
به عنوان یکی از نویسندگان مجموعه یادداشت “بدون تعارف اچمی هستیم” که مرداد ماه سال گذشته (نهم آگوست ، روز جهانی اقوام) در سایت‌های منطقه انتشار یافت لازم دانستم که در پاسخ به یادداشت شما نکاتی را عرض کنم.

یکم-درباره اینکه می فرمایید: (هرچند این گروه با استفاده از احساسات و هیجانهای دوره ای جوانان و احتمالا ناخرسندی آنان ازعملکرد مسئولان شهر لار، باعث تشویق و ترغیب آنان و رواج واژه نامطلوب اچمی و مشتقات آن همچون اچمستان و غیره، در دنیای مجازی می شوند.) باید گفت که این یک ذهن خوانی است و بیشتر ناشی از نوعی نگاه دایی جان ناپلئونی است که جا برای گفتگو نمی گذارد. این موضع موجب می‌شود مخالف نظری شما نتواند هیچ حرفی بزند چون پیشاپیش آنها را با برچسب “احساساتی بودن و ضدلار بودن” بدرقه کرده اید! در صورتی که اگر بقول شما اجحافی هم در مسائل دیگر بوده، مطلقا مربوط به این مشاجره و دفاع از واژه اچمی نمی شود. اتفاقا از شما انتظار می‌رود که اینچنین با زبان و لحن تحکیمی و تحمیلی قلم به نقد نگشایید و بگذارید که حتی اگر در اشتباه هستیم این گفتگو شکل بگیرد و نظرها نقد شود، نه آنکه مطرودانه برخورد کنیم. زمانی که بنده و دوستانم با موج انتقادهای تند و توهین آمیز منتقدنماها مواجه شدیم در یادداشت دومم با عنوان “صداهای دیگر را تاب بیاوریم” به تفصیل در باب آزاداندیشی و تحمل صدای مخالف نوشته ام و در آنجا ذکر کرده ام که من دوستان نزدیک و صمیمی زیادی در لار دارم، پس این برچسب های تفرقه انگیز را کنار بگذارید.

کس نتواند گرفت دامن دولت به زور
کوشش بی فایده است و سُرمه بر ابروی کور 《سعدی》

دوم-اینکه اگر عده ای واژه اچمستان را در فضای مجازی بکار می برند از حیث فانتزی و سلیقه شخصی آنهاست، یا حتی اینکه اگر برای دفاع از زبان اچمی سند تاریخی دست و پا می کنند، این نباید دست آویزی باشد برای نادرست دانستن “استدلالات اساسی” برای مفهوم زبان اچمی. همه موافقان زبان اچمی، مهم و تاریخی بودن شهر لار را همچون شهرهایی مثل بستک، خنج و… قبول دارند و بر آن در یادداشت هایشان تایید کرده اند، و این نباید بهانه ای ساختگی برای تخریب نظر مخالف باشد چرا که دست‌مایه قرار دادن این استدلال ضعیف اساسا ناشی از نوعی نفهمیدن استدلال های اصلی است.
سوم-اینکه شما که “وجه فراگیر بودن” این واژه که چند دهه رواج دارد و مربوط به ۱۰سال گذشته نیست، برایتان هیچ موضوعیتی ندارد و صرفا به صورت مداوم و مستمر و به تواتر پوتک تاریخ مندی واژه را روی سر مخالف فرود می آورید، چرا از واژه لاری به گفته دوست زبانشناس مان آقای دکتر اورنگ که به اسکارمان ارجاع می دهد (که در نقدی مفصل شایان تدین به ایشان جواب داده اند) بسنده و تبعیت نمی کنید؟
چون ما در هیچ کجا زبان لرستانی، بلوچستانی، کردستانی، ترکستانی، تایجکستانی، افغانستانی، عربستانی و قص علی هذا، نداریم. پس به شما دوست بزرگوارم باید بگویم که چه بهتر است لااقل از زبان “لاری” دفاع کنید، چون به موجب همان استدلالی که “اچمی” را رد می کنید، “لارستانی” هم رد می شود.
و برای من بسیار جای سوال و تعجب دارد که چرا نوک پیکان خود را صرفا و فقط به سمت واژه اچمی گرفته اید؟ و بزرگوارانی که یادداشت مفصلی نوشته اند و گفتند “زبان ما نه اچمی نه لارستانی است، بلکه فقط “لاری” درست است” را هیچ انتقادی بهشان نمی کنید؟؟؟
اینکه بزرگانی همچون دکتراقتداری که جایگاه علمی ایشان انکارناشدنی است یا استادانی همچون دکتر خنجی و… به صرف نامگذاری زبان لارستانی برای کتابشان، تصدیقی باشد برای نام این زبان را نمی پسندم؛ چون این مسئله تا چند دهه اخیر برای این عزیزان اصلا موضوعیت نداشته که بیایند بین اچمی،لاری یا لارستانی دست به انتخاب بزنند و برایش ادله بیاورند. حتی آقای احمد خضری در یادداشتی نوشته اند: لطفعلی خنجی، احمد اقتداری و یلنا مالچانوای روسی و بیشتر نویسندگان محلی که مخالف نامیدن زبان به لاری و اچمی هستند، “به ناچار” نام لارستانی که گستره‌ی بیشتری از نظر جغرافیایی دارد، به کار برده‌اند. بنده که با دو تن از دوستانم از گراش و بستک در تابستان ۹۸ به این موضوع پرداختیم در هیچ کجای یادداشتمان منکر این نشدیم که برهه ای این منطقه را لارستان می نامیدند؛ اما وجه تسمیه ما در نام زبان بود و نه نام منطقه؛ بنده این شیوه نقدتان را نمی پسندم

چهارم-اینکه می فرمایید: ( اما جوانان ما باید بدانند که مورد تایید و توجه جامعه علمی فرهنگی نخواهند بود و نباید تاریخ و زبان منطقه را مخدوش کرده و یکپارچگی فرهنگی را به خطر انداخت. بدانند که جز اهالی فرهنگ و بخصوص زبانشناسان ، هر کسی صلاحیت ورود به چنین عرصه ای را ندارد همانطور که مثلا یک زبانشناس صلاحیت ورود به مباحث پزشکی را ندارد.)
ابتدا باید عرض کنم فرهنگ ارث کسی نیست که ما یک عده را اهالی فرهنگ بدانیم یک عده را نه!
و بعد اینکه می فرمایید زبان شناس حق ندارد وارد مباحث پزشکی شود متوجه هستم، (هرچند بنده معتقدم امروزه آنقدر رشته ها به هم وابسته شده اند که ما نمی توانیم صرفا با یک عینک به مسائل نگاه کنیم، همانطور که ژاک لاکان روانکاو فرانسوی زبان شناسی را وارد روانشناسی و روانپزشکی می کند.) اما فراموش نکنید که مسائل هویتی همچون مسائل اعتقادی کسی نمی تواند مثل یک پزشک برای شما تجویز کند. نگاه شما همچون نگاه یک انسانی است که می گوید شما باید به این مسائل ایمان داشته باشی بدون آنکه بفهمی و بدانی و سوالی بپرسی! چون تو عالم نیستی و امورات اعتقادیت به تو مربوط نیست، بلکه به من عالم دینی که سالها دودچراغ خورده ام و سوادش را دارم مربوط است؛ پس تو سکوت کن، بشنو و اطاعت کن.
خانم سلمانپور! نه شمای بزرگوار و نه بنده حقیر هیچ کدام زبان شناس نیستیم؛ لکن شما به عالمان و فضلا ارجاع می دهید، بنده به خرد کوچه و بازار و مردمی که آنها را عوام خطاب می کنید! حال تاریخ خود به قضاوت می نشیند که کدام ارجاع و صدا درباره “مسئله نام زبان مادری” بر جای خواهد ماند.

پنجم-اینکه می فرمایید: (اندکی به عمق این معنا و تمسخر آیندگان و حتی اعتراض نسل آینده به برگزیدن چنین نامی فکر کنید.)
آقای یونس صادقی که دانشجوی دکترا ایرانشناسی دانشگاه شهید بهشتی است در یکی از این یادداشت ها با عنوان “با نگاه به گذشته، اکنون را متوقف نکنید.” نوشته بود: (به شخصه بر قدمت و جایگاه تاریخی لارستان آگاه هستم، اما نمی توان همه ماجرا را به صرف قدمت تاریخی داشتن به عنوان حکم قطعی و لایتغیر برشمرد که دیگران راهی برای نزدیکی بدان نداشته باشند. حالا واژه «اچمی» هم خواست تاریخی یک منطقه است که با گذشت زمان به فرهنگ شفاهی مردم راه یافته و از آن در ادبیات و موسیقی و روح جمعی مردم رسوخ کرده است. پس همانطور که در طول تاریخ هر کلمه ای «گفتمان خاص خود» را تولید می کند، به نظر می رسد که «اچمی» هم تبدیل به گفتمانی در تاریخ اکنون شده است.)
با این تفاصیل خانم سلمانپور بهتر است همانطور که در یک برهه زمانی استادانی گرانقدر به ناچار بر روی تحقیقاتشان اسم “لارستانی” را گذاشته اند، ” حال ” را هم به رسمیت بشناسید و پیشاپیش برای آیندگان قضاوت و تصمیم گیری نکنید. سوسور فیلسوف علم زبان شناسی می گوید هیچ ضرورت رابطه ای بین نام ها و واژگان و اشیاء و چیزها همچنین ارتباط دال و مدلولی بین آنها وجود ندارد.

ششم-اینکه شما تعریفی بسته از چگونگی نامیدن یک زبان ارائه داده اید و با نادیده گرفتن جنبه های دیگر، “مفهوم اچمی” را به یک فعل در زبان مادریمان تقلیل داده و نامرتبط خوانده اید که باید بگویم:
همانطور که شایان تدین به تفصیل در یادداشت “زبان شناسی و فراتر از آن” آراء زبان شناس بزرگ فردینان دو سوسور را شرح می دهد و نقل قولی از او می آورد که: «تنها موضوع واقعی زبان شناسی، زندگی عادی و منظم یک زبان به همان شکل موجود است.»
نام ها و واژگان “قراردادی” است که توسط “یک جامعه زبانی منعقد می شود و هرگاه اکثریت یک جامعه زبانی آنرا پذیرفتند رسمیت می یابد فارغ از اینکه چه معنی دیگری می توان از آن استنباط کرد و از کجا آمده و چگونه فراگیر شده است.”
به موجب همین اصل نام زبان مردم منطقه اعم از مردم لارستان و بستک،بندرلنگه، خنج، اوز،گراش و… (بخشی از استان های فارس و هرمزگان و بوشهر) زبان اچمی است. و اتفاقا شما که به دنبال “یکپارچگی هویتی” هستید، نامیدن “لارستانی یا لاری” برای گویشوران کل شهرهای این منطقه، افتادن در چرخه معیوب نادیده گرفتن خرده فرهنگ ها است. که بنده در یادداشتم به این اشاره کردم که “مفهوم اچمی” اتفاقا نه تنها خرده فرهنگ ها(کثرت) را نادیده نمی گیرد، بلکه یکپارچگی هویتی(وحدت) بیشتری به منطقه می بخشد؛ چون دیگر اسم زبان مادریمان، اسم یک شهر خاص نیست.

هفتم-اینکه بنده و دوستانم هم قطعا با دغدغه و انگیزه حفظ زبان مادری و هویت منطقه مان دست به قلم شدیم؛ و این اشتباه است که شما و دوستانتان مدام این بحث را پیش می کشید که مهم حفظ زبان است،(هرچند این گزاره کاملا درستی است) ولی دست آخر بیانیه و یادداشت های مفصل در حمایت از نام زبان لاری یا لارستانی بیرون می دهید، این سفسطه آشکار است. روندی که از سال ها پیش شروع شده. انگار که حامیان نام زبان لاری و لارستانی فقط این دغدغه را دارند و دیگران هیچ برایشان مهم نیست!!
و در پایان باید بگویم که شما استاد بزرگوار که خود را شاگردتان می دانم، امیدوارم این نقد شاگرد به استاد را حمل بر بی ادبی ندانید و همانطور که این بحث و زبان اچمی را “بیهوده و تحقیرآمیز” خطاب کرده بودید، کمی منصفانه تر و بی توجه به شایعات، از چشم انداز نگاه منتقدان هم به مسئله نگاه کنید.
با آرزوی سلامتی و شادکامی برای شما.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

3 Responses to “پاسخی به مقاله «زبان ما لارستانی است»”

  1. همشهری گفت:

    به نظرم اول باید مشخص بشه هدف از این بحث ها چیه
    ایا هدف نجات زبان مادری هست یا نه
    به نظر ابن بحث دو جانبه بیشتر به زبان داره اسیب میرسونه تا به اون کمک کنه

  2. منتقد گفت:

    این آقای نویسنده فکر میکنه به تمام صحبت ها و مواردی که در مورد زبان منطقه نوشته میشه باید جواب بده
    میشه لطفا کمی سکوت کنید؟

    • اچمی گفت:

      چرا سکوت باسکوت چیزی حل نمیشه .این یک اختلاف نظره که با گفتمان حل میشه پس باید تعیین تکلیف بشه و روشن و واقعا اگه درست فکر کنیم میبینم زبان مختص یک جای خاص نیست بلکه فرهنگ واحدی دارد واین واگذار به اندیشمندان شود بهتر است . با تشکر….

نظر سنجی

یک سال از فعالیت شوراهای ششم شهر و روستا گذشت. میزان رضایت شما از عملکرد و فعالیت های سال اول شورای اسلامی ششم شهر اوز چقدر است؟

Loading ... Loading ...
آخرین نظرات
  • امیدواریم هرچه به خیر و صلاح مردم است اتفاق بیفتد . نقش خبر نگار مردمی در این روزهای حساس انتخابات چیست و کجایند...
    علی در مطلب: مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به دور دوم انتخابات راه یافتند/ نتایج انتخابات شهرستان اوز
  • سلام ما فضا را برای فعالیت رسانه ای سایرین و جوانان تنگ نکردیم...
    مدیریت در مطلب: روابط عمومی فرمانداری شهرستان اوز رتبه برتر را در استان کسب کرد
  • با نشکر از مسولان شهرستان. بابت روز. اصناف واما اصناف وکسبه. وبازاریان شهرستان از اقای فرماندار. انتظار. دارند که هرچه. زودتر. نمایندگی. ثبت. اسناد که قول. انرا. قبلا داد...
    حکایت اداره ثبت. اسناد وکسبه وبازاریان. اوز در مطلب: پیام تبریک فرماندار و رئیس اداره صمت شهرستان اوز به مناسبت روز ملی اصناف
  • با تشکر. از جناب. اسفند نیا که باعث رونق اقتصادی. شهر. زادگاه خود. شده اند وبا تشکر. از مسولان. عوامل. اجرایی مجموعه ققنوس. اوز معلم بومی. اوز...
    سپاس از مجموعه ققنوس. اوز در مطلب: پانزدهمین سالگرد افتتاح شرکت قفنوس نصر اوز
  • عرض تبریک و خسته نباشید به بانیان و دست اندرکاران شرکت سرفراز ققنوس نصر اوز...
    اوزی در مطلب: پانزدهمین سالگرد افتتاح شرکت قفنوس نصر اوز
  • شرکت ققنوس نصر اوز موجب مباهات شهرستان اوز است و برایشان آرزوی موفقیت بیش از پیش داریم...
    اوزی در مطلب: پانزدهمین سالگرد افتتاح شرکت قفنوس نصر اوز
  • آقای احمدی چنانچه به هر دلیلی دیگر نمی توانید. فعالیت خبری واطلاع رسانی. انجام دهید و انگیزه ای وجود. ندارد لطفا میدان کار. را در خانه مطبوعات وسایت های خبری. به افراد جو...
    قابل توجه. آقای ابراهیم. احمدی در مطلب: روابط عمومی فرمانداری شهرستان اوز رتبه برتر را در استان کسب کرد
  • درود برحال عبدالله دبیری مرد نیکنام و گرانقدر وجودش سلامت عمرش با عزت...
    در مطلب: چگونگی راه‌اندازی مدارس بلغان در گفت‌وگو با عبدالله دبیری
  • هفته اول تیرماه (هفته قوه قضاییه ) است از مسولان ارشد شهرستان و دادگستری. اوز. انتظار. میرود. دراین هفته. نمایندگی ثبت. اسناد. واملاک اوز. که قول. تاسیس آنرا فرماندار محت...
    قابل توجه فرمانداری. و دادگستری. اوز در مطلب: روابط عمومی فرمانداری شهرستان اوز رتبه برتر را در استان کسب کرد
  • بین اوز تا گراش هم پابه برق هست ولی شب ها خاموشه. خانواده عباسی هزینه برق مصرفی بین جناح تا کهتویه هم می دهند؟؟...
    مدیریت در مطلب: اگر امروز اقدام نکنیم، فردا دیر است