چندي است در اوز آن چه كه به اصطلاح باغات شهرى ناميده مى شود رونق گرفته است. باغاتى كه با قطعه بندى كوچك زمين هاى برون شهرى، اگرچه افرادى را صاحب باغ و تفريحگاه كرده است، از آن طرف سود قابل توجهى نصيب فروشندگان آن ساخته است. اما اين تنها يك روى سكه است. مسلما هر باغى براى آبادانى نيازمند آب است و اين دقيقا همان جايى ست كه باغات شهرى مشكل را ايجاد مى كنند. قريب به اتفاق اين باغ ها فاقد منابع آبى هستند و ناچار به خريد آب مى باشند. متأسفانه منبع اغلب آب هاى خريدارى شده جايى نيست جز آب انبارها. آب انبارهايى كه منبع آب آنها تنها به فاصله يك ماه پس از بارندگى به نصف كاهش يافته است. براى اين كار هيچ عنوانى به جز خودخواهى نمي توان برگزيد.
افرادى كه مي خواهند به هر قيمتى شده حتى نابودى منابع آبى، باغ هايى سرسبز داشته باشند. چه بسيار افرادى هستند هنوز از اين آب مى آشامند و مصرف اين آب ها براى مصارف غير شرب جز خيانت به عموم نيست. اما راهكار چيست؟ چگونه مى شود از نابودى اين منابع آبى جلوگيرى كرد؟
اگرچه حتى بارها از تريبون نماز جمعه به خوددارى از اين كار اشاره شده، اما ظاهرا توصيه چاره ساز نيست و بايد از ابزارهاى قانونى و با اعمال زور جلوى اين كار را گرفت. مى توان نيروهاى گشت تعيين كرد تا بر حمل آب به باغ ها نظارت كنند و جلوى تامين آب از انبار را بگيرند.
راه حل ديگر اين كه همه باغات شناسايي شوند و منبع تامين آب آن ها مشخص شود و آن دسته از باغاتى كه منبع ندارند و از آب انبارها استفاده مى كنند جلوى فعاليتشان گرفته شود.
همچنين صاحبان اين باغ ها با ساخت و ساز، ضربه ديگرى به طبيعت زده اند و چهره اى نه چندان خوشايند به طبيعت داده اند كه آن را از حالت طبيعى بودن خارج كرده است. هرچند اخيرا اقدام مثبتى از سوى محيط زيست صورت گرفته و بعضى از ديوار كشى ها و اتاقك هاى ساخته شده تخريب گرديده اند.
به هر حال حفظ طبيعت و منابع طبيعى همت همگانى مى طلبد تا آنچه كه پيشينيان به ما سپرده اند، به گونه اى هرچه سالم تر به آيندگانمان تحویل دهیم.
واقعا که به نکته ی خوبی اشاره کردین تا ده روز پیش با لیوان از برکه آب میخوردیم همین هفته با کمال تعجب دیدیم برکه به نصف رسیده
این کار کیه کی باید جلو اینارو بگیره .گاهی وقتا فک میکنم این شهر واقعا صاحب نداره.هرکی هر کاری دوست داره میکنه انگار جز قوانین این مملکت نیستیم از خرید و فروش زمین و خونه و باغو اجاره و رهن گرفته تا…اصلااصولی و قانونی نیست .
حداقل صاحبان این باغچه ها رو تشویق به ساختن آب انبار برای خودشون کنید.
.کاشکی مثل شهر های دیگر اقدام به تخریب این دیوار ها میکردند
باغها که با دزدیدن. اب برگه ها ی خیریه مردم در شب وروز بنا د
از خانواده ای قدیمی شیعه ساکن شهر خنج هستم و شغل مرحوم پدرم بردن آب برای عروسی های مردم در شهرخنج آن زمانی که وسیله های نقلیه های امروزی که به تانکر های آبرسانی با پمپ مجهز شده باشند در شهر وجود نداشته است و آن مرحوم اول با دو تا حلبی ۲۰ لیتری که دو سر یک چوب بسته بوده کار اش را شروع کرده و بعدا نیز با الاغ و گاری که به الاغ بسته می شد این کار را ادامه داده بودند که چون عموم کسانی که آب انبارها را در این شهر ساخته اند و وقف نموده اند معمولا برای تهیه آب شرب اهالی شهر بوده است و با اینکه آب را برای شرب به اینگونه مراسمات می برد چون روحانی شیعه در شهر خنج نداشتیم از علمای اهل سنت شهر خنج و تشیع شهرهای دیگر کسب تگلیف کرده بود و با اینکه همه علمای اهل سنت شهر خنج و تشیع شهرهای اطراف آن زمان منعی برای این کار ایشان در نظر نگرفته بودند باز هم آن مرحوم درمورد اینکه از آبی که وظیفه حمل آن با ایشان بود استفاده شرب شود به صاحبان عروسی تذکر می داده است تا اگرگناهی داشته باشد متوجه استفاده کننده گان شود و نمی دانم که مقصرینی که دوستان از آنان نام برده اند چه پاسخی برای خداوند در قیامت خواهند داشت