هادی صدیقی: خبر هولناک بود و کوتاه: سالن آمفیتئاتر دانشگاهمان آتش گرفته است! پیام نور در حال سوختن است! سالن آمفیتئاتر در آتش سوخت! و …
اخبار آتشسوزی همراه با عکس و فیلم چون صاعقه در گروههای مختلف فرود میآمد و امانمان را میبرید. اخبار منفی همیشه سریعتر پخش میشوند و اینبار نیز چنین بود. با هر زبانۀ آتش، فضای مجازی هم آتش میگرفت. چیزی از تمام شدن فینال جام باشگاههای آسیا نگذشته بود و هنوز در فضای مجازی درگیر خواندن اخبار و حواشی مسابقه فوتبال پرسپولیس و کاشیمای ژاپن بودیم که شعله های آتش سر از گوشیهایمان درآورد.
تالار پروین اعتصامی دانشگاه پیام نور مرکز بینالمللی اوز که یکی از مجهزترین و زیباترین تالارهای جنوب ایران بود، در آتش سوخت و فرو ریخت. این تالار خیریۀ نیکوکارِ بزرگِ اوز جناب منصور فقیهینژاد بود که در اوایل دهۀ هشتاد خورشیدی ساخته و در دسترس مردم شهر اوز قرار گرفته بود. تا پیش از افتتاح این تالار زیبا و مجهز به آخرین فنآوریهای روز، مردم اوز از سالن اجتماعات کتابخانۀعمومی استفاده میکردند که بخاطر کوچک بودن و نبود تجهیزات کافی، دیگر جوابگوی نیازهای مردم برای اجتماعات بزرگتر نبود. با افتتاح تالار پروین اعتصامی بیشترِ مراسم، اجتماعات بزرگ، استقبال از مقامات دولتی و وزرا، همایشهای مختلف و نمایشهای گوناگون بدین سالن منتقل شد و این تالار در خاطرۀ جمعی ما اوزیها جای خودش را پیدا کرد. خود من در چندین مراسم و همایش در این تالار مجری و برگزار کننده بودم. وقتی میخواستم در این تالار برنامهای اجرا کنم خیالم راحت بود که همه چیز مهیاست و حتی نیاز به دکور چندانی نیز نیست. خاطرهانگیزترین مراسمی که در این تالار برگزار کردم، مراسم نکوداشت همشهری دانشمندمان دکتر عبدالمجید ارفعی، مترجم فرمان کوروش بزرگ و متخصص خط و زبان ایلامی، بود که با حضور برخی از سرشناسترین زبانشناسان و باستانشناسان ایران برگزار شد.
این تالار که دیوارها، سقف و کف آن از چوب بود، کامل در آتش سوخت که عکسها نشان میدهد سقف آن نیز بطور کامل فرو ریخته است. سازۀ این ساختمان که از نوع سوله بود به ساختمان اصلی دانشکده ادبیات و علوم انسانی که آنهم خیریۀ منصور فقیهینژاد عزیز و بزرگوار است متصل شده بود و ساختمانی الحاقی نیز داشت که در سه طبقه ویژه وسایل صحنه و دکور، اتاق گریم، تمرین و … بود. ورودی اصلی تالار از درون لابی ساختمان اصلی دانشکده بود که زبانههای آتش ورودی و بخشی از لابی را نیز بکام خود فرو برده است ولی با تلاش خستگی ناپذیر آتشنشانان اوز، گراش، لار و تانکرهای آبرسان شهری، مردم و مسئولان منطقه، آتش مهار و از سرایت بیشتر آن به ساختمان اصلی جلوگیری شد.
از راه دور دلنگرانی کل مردم شهر را در فضای مجازی دیدم. مردم همه نگران و درکنار هم بودند. همدل و همزبان. کسی آرام و قرار نداشت. این ساختمان، پلاسکوی مردم اوز شد. در مواقع سختی است که میتوان مردمانی را شناخت و خوشبختانه مردم اوز از این حادثۀ ناگوار نیز سربلند بدر آمدند و همدلی و همدردی را معنایی تازه بخشیدند. خوشبختانه کسی آسیبی ندید و این بزرگترین خوبی این رویداد غمانگیز بود.
عنایتالله نامور پژوهشگر و خویشاوندِ مهربان که از دوبی لحظه لحظه با هم دراینباره گفت و گو میکردیم برایم نوشت:«واقعا حيف شد،انشاءالله همانطور كه شاعر مي گويد: از نو خواهم ساخت». دکتر ابونجمی خنجی، استاد دانشگاه تهران، نوشت: «از نو بهتر و زيباتر ساخته خواهد شد.» چنین جملاتی مانند آبی که همزمان در دانشگاه بر روی زبانههای آتش میریختند، آراممان میکرد و امیدوار به ساختن دوباره.
نکتۀ جالب دلنگرانی مردمِ فرهنگدوست دربارۀ کتابخانۀ دانشگاه بود. دوستانی از دور و نزدیک و در گروههای مجازی میپرسیدند وضعیت کتابخانه چطور است؟ آیا آتش به کتابها نیز سرایت کرده است؟ خوشبختانه کتابخانه در طبقه سوم دانشکده و در ضلعِ مقابل یعنی ضلع شمالی ساختمان واقع است و در دورترین نقطه از تالار که تاکنون اخبار حاکی از آنست که آسیبی بدان نقطه نرسیده است. دلنگرانی مردم از وضعیت کتابخانه که در اکثر گروهها دیده میشد، نشان از دیدِ فرهنگی مردم دارد.
تالار پروین اعتصامی دانشگاه پیام نور اوز خانۀ همۀ ما بود و بیشتر ما کم و بیش از آن خاطره داریم. این خاطرۀ جمعیمان بود که سوخت ولی در ذهن ما جاودانه شد.
این آتش، آتشی بود که در خانهمان افتاد و بخشی از خانۀ ما اوزیها را به تلی از خاکستر بدل کرد ولی تا همیشه برایمان یادآور خاطراتی شد که با شادی همراه بود و این راز ماندگاری این تالار در ذهن ماست. تالاری که با همت نیکوکاران شهر دوباره ساخته خواهد شد و باز خاطراتی خوب برایمان خواهد ساخت.
عکس از: امین بحرانی و مهران محمودی
صد حیف و صد افسوس از این تالار زیبا.
چقدر متاسف شدم
در روز بزرگداشت حافظ در همین سالن شعر خواندیم و روز پر خاطره ای بود
امید است خیرین بار دیگر این سالن باشکوه را احیا کنند
سالن بزرگ. ومجلل. وچشم. وچراغ. شهرمان بود. امیدواریم به صورت. شایسته ای. بازسازی. شود