فاطمه قاسمی: با برآمدن آفتاب و شروع صبحی دیگر پس از صرف چای یا قهوه به همراه نان تُست و پنیر، و خواندن روزنامه؛ بیاختیارنت را روشن میکنی وبه سراغ واتساپ میروی.حتی شاید بلافاصله بعد از بیدار شدن. و باز هم یک گروه جدید.
آری، روزانه و با فاصلۀ اندک شاهد رشد قارچگونۀگروههای مجازی هستیم.هدف: بررسی و طرح معضلات و کمبودهای شهر. و سپس ساعتها بحث و بررسی و مجادله و گاه قهر؛و دیدگاههای مختلف؛وبه دنبال آن دیدارهایی با مسئولین شهر. نتیجه: ؟؟؟
سؤالی که به ذهن خطور میکند: چرا مردم به تکاپو افتادهاند و به فکر تشکیل گروههای متعدد و گاه بدون آن که مسئولیت و سمتی داشته باشند با مقامات مختلف درمورد مسائل شهر دیدار میکنند؟
در یونان قدیم،مهد دموکراسی، مردم بدون واسطه، خود بهصورت مستقیم با مسئولین شهر دیدار میکردند، اما سالیان پس از آنبه این نتیجه رسیدند که منتخبینی را از سوی خود و با رأی اکثریت برگزینند تا آنها به امور شهر رسیدگی نمایند.
حال چه شده و چرا ما به عهد گذشته بازگشتهایم؟ناامیدی بخش اعظم جامعۀ رأیدهنده نسبت به مدیریت شهری،قابلرؤیت است؛بیاعتنایی مردم نسبت به منتخبین. زمانی که مدیریت ضعیف شده و نوعی ناتوانی و استیصال و عدم انسجام و هماهنگی ایجاد شود،لاجَرَم مردم یک اجتماع خود دستبهکار شده و پیگیر امور میشوند.
در جایی که بحران مدیریت اتفاق میافتد،همگان ناامیدانه خود اقدام میکنند.آیا نبایست زمام امور را به برگزیدگان مردم سپرد؟
بهراستیکه ناتوانی ازایجادشورایی کارآمد،آفتی است که ممکن است هر جامعهای را درگیر نماید؛آنجایی که بیتجربگیها، ناپختگیهاو سیاسیکاریها حاکم میشودو از نقدهای سازنده بهعنوان تخریب و توهین یاد میشود،وآنجایی که عدم شفافیت باعث میشودعدهای سرخود به ارائۀگزارشهای نادرست بپردازند.
فارغ از این مباحث باید به موضوع سیاستزدگی و جاروجنجالهای بیهوده نیزاشاره کرد.علت آن هم این است:تا زمانی که نتوانیم از زیر یوغ خودمحوری وخودشیفتگی وبغضهای همراه با اغماض و رقابتهای ناسالم خارج شویم،جامعه انتظارِ تغییر رویکردنخواهد داشت.
تا زمانی که مسئولین بهقصد دیده شدن و مطرح نمودن خود سرگرم برنامهها و دیدوبازدیدهای بیهدف ِبیبازده و بیبازخورد در جامعه شوند و ژستی راسخ و مغرورانه درصدررسانهها از خود به نمایش گذارند،قطعاً امیدی به تحول و پیشرفت و توسعه نخواهد بود. از میزان عملکرد و کارایی برگزیدگان ناگفته پیداست.
شاید بهترآن باشد که به جای طایفهگرایی و قومگرایی و فارغ از جنسیت،به شایستهسالاری که لازمۀ یک جامعۀ سالم است رو آوریم.قدرتطلبی همچون خورهای است که بر جان عدهای نفوذ نموده و درحالیکه هیچ برنامهای ندارند، وارد میدان میشوند.
با بیاطلاعی و ناآگاهی،سرنوشت شهرمان را به دست کسانی سپردهایم که امروز منتقدشان هستیم.توسعه و اتحاد، زمانی حاصل میشود که زمام امور را به دست افراد لایق و کاردان بسپاریم. زمانی که منافع عموم بر منافع و مقاصد شخصی در اولویت قرار گیرد.زمانی که به قول ظریفی “از کوتیسم و پوزیسم بودن دست برداشته و به مصالح شهر بیندیشیم.“کوتیسمهایی علاقهمند به دوربین و عکس با برنامههایی که هیچ سود و نفعی برای شهر و شهروندان ندارد.
آری،دموکراسیهای عوضی زمانی است که منتخبین در حاشیه قرار گیرند، گویی اصلاً وجود ندارند؛ وآنجاست که نقش مردم پررنگ میشود.
تشکیل گروهها و نشست و گفتوگو با فرادستان نتیجۀ عملکرد ضعیف برگزیدگان ما خواهد بود و بدتر از آن مدیریتی که دیگر توانایی ایجاد وحدت رویه را نداشته باشد.خوب است از خودمان سؤال کنیم کجای راه را اشتباه رفتهایم؟نهاد ناظر کجاست؟
به قول شیخ سعدی:
به خُردان مفرمای کار ِدرشت که سِندان نشاید شکستن به مشت
نخواهی که ضایع شودروزگاربه ناکاردیده مفرمای کار
اگر یاد نگیریم که کار راباید به کاردان سپرد، دودش هم به چشمان خودمان میرود.یاد بگیریم کوتولهپرور نباشیم.
(چنانچه اغلب مدیران بدون در نظر گرفتن توان علمی وتخصصیشان درپستهای مدیریتی گمارده شوند،آنهانیزبهتبَع این انتصاب (ناشایست) همین رویه را پیش میگیرند.وقتی مدیران ارشد توان لازم را نداشته باشند، مایل نیستند از کسانی که متخصصترند در سمَتهای مدیریتی استفاده کنند تامباداآنهارابه چالش بکشند. در چنین وضعیتی اصطلاحاًمیگویند مدیران، کوتوله شدهاند. بهعبارتیدیگر،کوتولهپروری عملی است ضدشایستهسالاری.)
وقتي در يك محيط كوچكي مثل اوز مردم شناخت كافي از كانديدها كه حتي آبا و اجدا آنها را هم ميشناسند و شناخت دارند مرتكب اشتباه ميشوند ديگر نبايد از مردم ايراد گرفت.به قولي گفته اند ««خود كرده را تدبير نيست»» . در اين صورت مردم شهرهاي بزرگ براي راي دادن به افراد چكار كنند. لذا هميشه اينگگوه بوده و در طول تاريخ بايد مردم تجربه كنند و شكست و پيروزي برايشان تجربه كنند تا به مرور زمان به نتيجه برسند. در مورد كشور يونان كه بعنوان مهد آزادي به آن اشاره كرده ايد اكنون از كشورهاي فاسد و تن پرور و مقروض ترين كشور به اتحاديه اروپاست
مطلب جالبی به رشته تحریر در اورده اید کم کم مطالب سایتهای محلی متحول میشود وهمگام با سایر مناطق رشد وبالنده میشویم البته این مطلب در شهر اوز هم مصداق پیدا میکند دوران شفاف سازی است وهمه مسولین باید خادم مردم وبه افکار عمومی جوابگو وشفاف باشند با سپاس از نویسنده مقاله
درود بانوی فرهیخته
وقتی هر کس این احساس را در خود پرورش دهد که آنچه در دل دارد را به صورت علمی و مورد پسند به رشته تحریر درآورد موجب می شود در آن جامعه، شهر، روستا و هر اجتماع یا گروهی فکر تولید شود با تولید فکر ذهن ها از حالت ایستایی و سکون به در می اید و فعال و پویا می شود؛ با پویا شدن اذهان ایده ها شکل می گیرد و از ایده ها دستاوردهای بسیار خوبی در جامعه شکل می گیرد. مطلب بسیار جالبی را شما مطرح و به زیبایی تفسیر و تحلیل نموده اید.
امیدوارم روز به روز از طرف همشهریان عزیز شاهد عرضه خلاقیت ها و دیدگاهای متنوع برای رسیدن به یک وحدت عینی باشیم.
با احترام
خانم قاسمی مطلب جالبی را نگارش کرده اید و تشکر از نگاه کارشناسانه شما .واقعا برخی افراد حاضر در شورا در حد علاقمند به عکس میباشند ولی همه را به یک چشم نبینیم هستند افراد توانمندی که لارستان یا افرادی با تحصیلات عالیه به آنها نگاه ویژه دارند و نیروهایی منطقه ای به حساب می آیند . اگر دقت داشته باشیم پی میبریم که شوراهای قبلی ما با همه مشکلات اینچنین جایگاه نازلی نداشتند . خواهشا در این موارد دقت کنیم .
با درود به خانم قاسمی. پس از تایید خانم قاسمی یاداوی میکنم حواسمان باشد نیرو سوزی نکنیم و همه را با هم به اتش نکشیم دوست دارم یک بار هم که شده در مورد افراد درست قضاوت کنیم در همین بین افرادی هستند که استان به انها میبالد بپرسید لطفا .
در این هیر و بیر بعصی افراد سعی نکنند با آدرس غلط دادن افرادی از اعضای شورا مورد حمایت قرار دهند که این مُسئله خلاف نظر مقاله میباشد . مهم این است فردی اوزا در سطح استان مطرح میکنند در این دوسال چه قدم مثبتی بر ای اوز بر داشته است اگر مثبت بوده است که باید برای اوز خیلی کارها کرده باشد دیگر چرا مردم از بعصی افراد از شورای شهر گله مند هستند..جوجه را آخر پاییز میشمارند یا اینکه عطر آن است که خود ببوید نه اینکه عطار بگوید.شاهنامه آخرش خوب است
باید صبر کرد و هیات ریسه جدید را هم دید . تفاوتهایی باید باشد . پس زود قضاوت نکنیم . ولی در کل مقاله خانم قاسمی مفید است و قابل توجه .
ضمن تشکر از نویسنده محترم بابت توجه شان به مسائل روز
توجه داشته باشیم که برخی اعضای شورادخود مبادرت به تشکیل گروه کرده اند و مسائل شهر را در گروه تجزیه و تحلیل و پیگیری میکنند در صورتی که نماینده مردم هستند و باید مشکلات شهر را در شورا به شور و مشورت بگزارند و همین امر باب شده که عده ای بخود اجازه بدهند که به عنوان مدیر گروههای مجازی بدون اطلاع و کارشناسی در همه امور دخالت و روز بروز هم توقع و انتظاراتشان بیشتر شود و طرحهای غیر ممکن و احساسی را عنوان و باعث تنش و اختلاف بین مردم و مسئولین گردند.
اجازه ميخواهم با نظر آقاي فريدون نامي موافق نباشم زيرا شوراي شهر اوز مستقلا داراي سايت و پايگاه اختصاصي نميباشد و در زمان انتخابات نيز همه اعضاي شوراي شهر نظرات و ديدگاههاي خودشان در فضاي مجازي اختصاصي در معرض ديد همشهريان قرار ميدادند .متاسفانه در طي يكسال گذشته نيز براساس اخبار و گفته ها و شنيده ها، كل اعضاي شوراي شهر نشستهاي متعدد با هم نداشته اند و آنهم به دليل فاصله گرفتن دوتن از اعضاي قديمي و امتناع از شركت در جلسات به دلايل مختلف بوده است لذا براي كمك فكري به اعضاي شوراي شهر و اخذ نظرات و دريافت پيشنهادات راه ديگري براي همفكري با مردم وجود ندارد و فكر نمي كنم هركدام از اعضاي شوراي فاقد گروه مجازي مختص خودشان يا دوستانشان نباشند وحالا اگر گروهي متحد تر اقدام به راه اندازي چنين امكاناتي براي خود نموده است هيچگونه منع قانوني ندارد حتي اگر اين گروه بصورت دوستانه تشكيل شده باشد كه در اثر استقبال بيشتر مردم دامنه آن گسنرده تر شده باشد. تشكيل اين گروههاي مجازي يك نوع مشاوره و گرفتن كمك فكري ميباشد و هيچ منافاتي باتشكيل و تصميم جلسات شوراي شهر ندارد بلكه ميتواند بازوي فكري شوراي شهر هم باشد
پاسخ به اوز شهر خوبم . شایسته تر است که مردم اوز به ایشان ببالند .استان هم در مرحله بعد