|
|
|
عصر اوز/ عبدالعزیز خضری : مهرماه و آغاز سال تحصیلی، مقطعی از زمان است تا خانواده ها به طور کامل در محل مستقر و مناسبت های اداری جریان طبیعی خود را از سر بگیرد. اخیرا جلساتی در تالار آموزش و پرورش با دعوت و حضور رئیس و معاونان و شورای مشورتی برگزار شد تا در آن علاوه بر ارایه گزارشی از اقدامات، چگونگی ادامه برنامه سال قبل را درتلاش برای بهبود وضعیت آموزش درمدارس بخش به رایزنی بگذارد.
محمدرضارضایی درجلسه سوم شهریورماه، ضمن بیان عملکرد ۱۶ ماهه مسئولیت خود درآموزش و پرورش از بعضی واکنش ها که از طریق شبکه های مجازی در خصوص کنکور ۹۴ شده بود، گلایه کرد و معتقد بود بهتر است معترضان حضوری مراجعه و مسایل خود را بازگو کنند تا امکان پاسخگویی نیز وجود داشته باشد. متعاقب آن مقررشد
روز بعد فراخوانی داده شود و والدین در پژوهشسرا اجتماع کنند و این اجتماع ولو اندک صورت گرفت و رئیس و جمعی از اعضای شورای مشورتی به صحبت پرداختند که مضمون صحبت ها، جلب اعتماد مردم به برنامه ریزی صورت گرفته و تشویق آنان به ثبت نام فرزندان در مدارس اوز و حمایت بیشتر در تامین مسکن معلمان و پشتیبانی مالی بود. از این که آقای رضایی از بدو تصدی مسئولیت با اذعان به ضعف آموزش در مدارس بخش و داشتن حساسیت لازم برای برون رفت از عقب ماندگی آموزشی کار خود را آغاز نموده و جمعی ازچهره های فرهنگی و غیر فرهنگی را به همکاری دعوت نموده است، جای قدردانی دارد و امید است وی با همان روحیه اولیه،عزم خود را برای طی کردن مسیر و رسیدن به هدف مورد نظر حفظ نماید.
نگارنده در موقعیت یک روزنامه نگار و کارگزار اداری، معتقد و واقف است که سرمایه گذاری در آموزش و پرورش و تربیت نیروی انسانی، بیشترین دستاورد و منافع را به گونه ای که ملل توسعه یافته به آن دست یافته اند دربردارد. در این نوشتار، فرصت ورود به منافع خرد و کلان ازسرمایه گذاری در آموزش پایه، نیست. اما به لحاظ گسترش ارتباطات جهانی، افکار عمومی در معنی عام منافع در جوامع انسانی توسعه یافته را می دانند و حال چه شود که به معنی خاص معتقد شود؟ این موضوعی است که دغدغه مقاله پیش رو می باشد و شما به عنوان مسئول اصلی، اولیه و تاثیرگذار در بدنه دولت و درمرحله بعدی صاحب این قلم که فعلا در مسئولیت یکی از مراکز آموزش عالی است در هموار سازی برای توسعه انسانی چنین وظیفه مهم و مستقیم بر عهده داریم.
بحث پیرامون این که دول پیشرفته چنین و چنان هستند ما را به ورطه فرافکنی و فرار از مسئولیت و اتلاف وقت می کشاند، بنابراین لازم است براساس وضع موجود و شرایط فرهنگی خود کار و تلاش کنیم. مردم این بخش درحد توان و شناخت خود در مقوله آموزش و پرورش همگام بوده اند به طوری که به سبب این مشارکت، امکانات فیزیکی آموزشی کاملا مهیا و بعضا بیشتر از تقاضا هم می باشد و حالا چرا در بخش امکانات رفاهی و مسکن کاری نشده است تا معلمان در شروع سال تحصیلی از نظر مسکن بی دغدغه گردند و امروز به معضل عمده ای برای آموزش و پرورش در آمده است. بی تردید به هدایت گران آموزش و پرورش برمی گردد که چرا دنبال منابع دولتی یا مردمی نبوده اند که همراه با فضای آموزشی، مسکن هم ایجاد نمایند. راقم به لحاظ ارتباطات فرهنگی- اجتماعی این موضوع را بازگو می کند.
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، بخش اوز، شاهد حضور ده نفر در سمت ریاست آموزش و پرورش بوده است که از میان آنان، افکارعمومی به عملکرد غلامرضا کمالی نگاه مثبت دارد اما معلوم نشد چرا مقامات مافوق به وی فرصت پیشبرد برنامه هایش را ندادند و با جابجایی نابهنگام مسئولیت را به محمد فیاض پور که او هم از نگاه مثبت برخوردار بود سپردند؟ اما فیاض پور هم بدون آن که مردم علتش را بدانند پس از مدتی نه چندان طولانی تعویض شد. در این تغییر و تحولات چه کسی می تواند پاسخگو باشد؟ مردم که نقشی نداشتند و دولت هم صلاح را بهتر می داند. ولی آن چه حاصل شد متضررشدن جامعه از آموزش و پرورش بود و وضعی که شاهد آن هستیم: خروج جمع زیادی از دانش آموزان از بخش برای تحصیل در شهرهای دیگر و عدم رضایت در کسب رتبه های کنکور سراسری.
اما در بخش پایانی سخن، نویسنده به عنوان عضوی از شورای مشورتی آموزش وپرورش مایل است بیشترمواردی را که در جلسات بیان می کند درچند بند به این نوشتار اضافه نماید:
۱-یک کار تحقیقی کارشناسانه در احوال آموزش و پرورش در خصوص: علت بی انگیزگی دانش آموزان، علت مهاجرت تحصیلی، بی تفاوتی بعضی از والدین نسبت به سرنوشت درسی فرزندان و سایر پرسش های احتمالی انجام گردد.
۲-بهره مندی از حضور کارشناسان مجرب در امر آموزش و مسایل خانواده و منعطف بودن در قبال دیدگاه های فارغ از تعریف و تمجیدهای نامتعارف.
۳-استمرار بخشیدن به جلسات هم اندیشی با والدین توسط مدیران مدارس و با همکاری شخصیت های با تجربه در مسایل آموزشی و اجتماعی به صورت برنامه زمان بندی شده (به دور از واکنش نسبت به استقبال کم یا زیاد مدعوین) برای تبیین جایگاه آموزش و پرورش به عنوان اولویت ممتاز و اولیه توسعه انسانی تا مردم به ویژه والدین واقف شوند سرمایه گذاری در آموزش پایه ضروری است و از منافع بالایی برخوردار است که چنان چه با برنامه پیش برود، نفعش به خود مردم برمی گردد و برای تحول گسترده، رفاه معلم بسیار حایز اهمیت است و بنابراین وجود مسکن برای معلمان ارزشی برابر مدرسه سازی و حتی بیشتر دارد.
۴-توجه به رسانه های مجازی و غیر مجازی و پاسخگو بودن به آن ها که به متولیان آموزش و پرورش کمک می کنند تا ضمن فاصله گرفتن از یک جانبه نگری و القای این واقعیت که آموزش و پرورش نهادی فرهنگی و آموزشی است و نه سیاسی، به نقادان نیز فرصت بدهند هرچه بیشتر در جریان وقایع قرار گیرند تا هر نقدی با علم ودانایی صورت گیرد و این سبب ساز زمینه ای خواهد شد تا ابراز نظرات منفی فروکش کند و متولیان دستگاه آموزش و پرورش مجال پیدا کنند همواره با مردم در ارتباط باشند و با طرح واقعیات ،والدین و نیکوکاران را درکاهش و رفع تنگناها مشارکت مسئولانه بدهند.
عکس از : وب سایت پیام دانش
|
|
|
|
اگر قدری به عقب بر گردیم وبا انصاف وتامل به سالهای دهه ۶۰ و۷۰ نگاه کنیم مشکلات فعلی وافت تحصیلی اموزش وپرورش. اوز را به خوبی پیدا میکنیم در ان زمان کسانی بدون اشنایی به اصول مدیریت وبدون تجربه.افراد تحصیلکرده وبا یا سابقه را به حاشیه راندند. وبا اوردن افراد کم سواد از دوستان واشنایان خود اداره اوز را به جولانگاه خود در اوردند. وحق هر اظهار نظری را از افراد بومی. ووالدین. بچه هاگرفتند. واموزش پرورش. ممتاز منطقه اوز را به این صورت در اوردند. عدم کیفیت. الان. نتیجه ان مدیریت ومسولان تنگ نظر است. در چاره اندیشی فعلی باید این موضوع. در نظر گرفته شود تا راه خطا دو باره. طی نشود.
با سلام. من نمیدانم. چرا. اداره کل اموزش وپرورش. فارس در این سی سال. یک نفر. بومی ویا اوزی. مسول اداره نمیکند. تا مردم همه جانبه به او کمک کنند. ومشکلات رابا کمک مردم. سر وسامان دهند. اداره کل اگر خواهان ترقی وپیشرفت. این منطقه است. یک بار امتحان کند ویک نفر اوزی. را مسول اداره نماید. من فکر می کنم. خوب جواب می دهد. چون مردم منطقه را خوب میشناسم
تا تغییر نگرش. اداره کل درشیراز. ومسولین در اوز. راجع. به. علت عقب ماندگی وافت تحصیلی که همانا. در میدان نبودن. نیروی دلسوز بومی است. گمان نمیرود. این جلسات وسخنرانیها. کار ساز شود.