شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴
 |  7/ ژوئن/ 2019 - 5:22
  |   نظرات: 2 نظر
694 بازدید

بررسی علل گرایش به نوشتارهای انتقادی

دکتر ناصر یادگارفرد: مطلب خانم نوشاده نوشادی تحت عنوان «خاکیان شهرم» در سایت اوزِ امروز توجه مرا به خود جلب کرد تا  در این موضوع بیشتر تعمق کنم و این معضل اجتماعی را از دیدگاه کلان‌تر مورد بررسی قرار دهم،

این‌که «مخاطبین بیشتر جذب مطالب انتقادی می شوند تا مطالب تشویقی» کاملا درست است، حتی می توان آن را به کل جامعه ی مطبوعات تعمیم داد. در جایی که ارزش ها خدشه دار و دوغ و دوشاب یکی می شود و به کم کار و پُر کار، به اندیشمند و دلال ، یک جایزه داده می شود و یا حتی بدتر از آن کار یک دلال بیشتر از دانش معلم مورد توجه و تحسین و احترام قرار می گیرد، چه انتظاری می توان داشت که مردم به راحتی به سراغ نوشته هایی بروند که در آن پر از تمجید و ستایش است. آنجا که نه تمجید و ستایش و نه تنبیه و یا انتقاد در جای خود قرار ندارد، و آن‌کس که  باید تنبیه شود تشویق و آنکه باید مورد تحسین قرار گیرد تنبیه می شود، نوع برخوردها در ذهن مخاطبین وضعیت انعکاس شرطی پیدا می کند و هر بار که‌کسی از تمجید و ستایش می گوید و می نویسد برایش وقایع قبل تداعی می شود بطوری که مخاطب حتی قبل از خواندنِ نوشتارهای از این دست، بطور خودکار  می پندارد که از همان نوع نوشتارهای تشویقی است و دیگر به خواندن آن گرایش پیدا نمی کند، در چنین وضعیتی لاجرم مخاطب روی از صفحه ی نوشتار بر می گرداند و به خواندن آن ادامه نخواهد داد، حتی اگر تحسین ها بجا و از نوع درست آن باشد.

 بنابراین مستقیما نمی توان یقه  معلول را گرفت و به او برچسب نادیده گرفتن تحسین ها و دیدن نیمه خالی لیوان را زد بلکه باید نخست علت ها را شناسایی کرد. وقتی علت ها شناسایی و مورد بررسی قرار می گیرند وجود چنین برخوردهایی در میان مخاطبین دور از انتظار نخواهد بود، بلکه خواهیم دید که  به امری عادی در روابط اجتماعی و یا شاید بهتر بتوان گفت امر رایج  تبدیل شده است، با پیگیری دلایل چنین فضایی در جامعه می توان این نتیجه را گرفت که: همیشه گرایش به مطالب انتقادی  نمایانگر توافق با نویسنده و یا رضایت از مطالب نیست؟ و علل دیگری هم  وجود دارد که مخاطبان را به سمت مطالب انتقادی می کشاند،

گاهی نویسنده‌ها عادت دارند مطالبشان را همیشه در جهت موافق بنویسند، نه موافق با خواست عمومی، بلکه‌موافق با خواست گروهی خاص، یا موافق با آنچه در ظاهر میان جامعه رواج دارد و واقعیت ها را در پشت سایه های دیوار پنهان نمایند،یک نویسنده با چنین گرایشی همواره تحلیل هایش را به سمت و سویی هدایت می کند تا به زعم خویش نوشته هایش به مذاق جمعیت زیادی از جامعه خوش بیاید، اما غافل از اینکه خوش آمدن به مذاق عده ای حتی جمعیت زیاد موجب یادگیری و لذت از آن‌نمی گردد.  بسیاری از مخاطبان بجای خوش آمدن‌ مذاق دوست دارند از هر مطلبی که می خوانند چیز تازه ای بیاموزند و به حقایق ناگفته و ناشنیده دست یابند تا اینکه مدام چشم ها و گوش هایشان به دیدار تحسین ها و تمجیدها باز شود حتی اگر در مورد خود آنها باشد.

نمی گویم در بیان تحسین ها اصلا یادگیری و آموزش وجود ندارد،اما ازآنجا که بیشتر مطالب و تحلیل ها آغشته به روایات دو پهلوست که در جملات قبل به آن اشاره شد، از یکطرف ذهن مخاطبین را  برای شناخت  بهتر، درست تر و عمیق تر از وقایع و پدیده ها به سمت مطالب انتقادی می کشاند و از طرف دیگرآن را از مطالب تحسین آمیز می گریزاند! بطوریکه هر بار و قبل از خوانش یک مطلب از آن نویسنده نوعی، مخاطب با احتمال بالایی حدس می زند این بار هم نویسنده  در راستای خوش آمدن مذاق همگان به رشته تحریر درآورده است و بنابراین عطای خواندنش را به لقایش می بخشد.

برداشت نادرست مخاطبان و نیز برخی از نویسنده ها از انتقاد و نقد نیز موجب شده است تا بسیاری از نویسنده ها به غلط در نوشتار خود دست به نوعی خودسانسوری بزنند تا بلکه از این راه مخاطبین بیشتری را بخود جذب نمایند، غافل از اینکه رد پای خودسانسوری در بسیاری از مطالب موجب بی اعتنایی و منجر به کاهش تمایل مخاطب به مطالب نویسنده در مطالب آتی آنها خواهد شد. 

رواج ملاحظه کاری و خودسانسوری و هدایت محتوا به سمت اندیشه ها و منافع گروهی خاص یا گروهی حاکم در یک شهر یا منطقه ، موجب می شود تا مخاطبین برای دست یابی به حقیقت، گزینه هایی را برگزینند که در آن نویسنده دست به حرکت تازه ای در قلم خود زده است، گرچه همیشه هر انتقاد و مخالفتی ممکن است از جایگاه و اعتبار علمی کافی برخوردار نباشد، اما در خلاء تنوع و مطالب نقادانه علمی، طبیعی است که ارایه مطالب در این جهت(مطالب انتقادی)  می تواند مخاطبین زیادی را به سمت خود بکشاند تا از این طریق تشنگان حقیقت عطش خود را برای شناخت یک‌موضوع برطرف نمایند با وجودی که همیشه اینگونه‌نیست که خواندن مطالب انتقادی عطش حقیقت یابی افراد را فروکش نماید، اما امید به دست یافتن به واقعیت و حقیقت در آنها از مطالب تحسین آمیز بیشتر خواهد بود که‌این رفتار مخاطب می تواند نتیجه از دست رفتن اعتماد او نسبت به نوشتارهای تحسین آمیز باشد.

 استفاده تکراری از پروپاگاندا و تبلیغات در نوشته ها که در حین کذب بودن و داشتن بزرگنمایی در رابطه با یک فرد یا گروه و آلوده بودن به تحسین و‌تمجیدهای نابجا شاید بتواند در کوتاه مدت نفوذ قابل ملاحظه ای را بر مخاطب بنماید اما در دراز مدت مخاطبین را از خود گریزان خواهد نمود.

اگر در میان اهالی مطبوعات و نویسندگان هر چیز در جای خود آورده و گفته و نوشته شود، شاید چنین معضلاتی دامنگیر آنها و مخاطبین نشود، اما از آنجا که نوشته ها هم بنوعی یک محصول فرهنگی هستند و تا حدودی از قواعد بازار تبعیت می نمایند لذا هر جا کالایی با کیفیت مناسب‌تر و هزینه پایین تر و دارای خدمات‌پس از فروش باشد عرضه شود، مردم به آن کالا بیشتر تمایل پیدا خواهند کرد تا کالای انحصاری که هم از کیفیت پایین برخوردار است، هم هزینه بالاتر دارد و ضمنا کسی مسئولیت پاسخگویی آن را بر عهده نمی گیرد، هر چند که این‌تمایل در ذهن باقی بماند و شرایط محیطی  بگونه ای باشد که  از قوه به فعل تبدیل نشود.

 بنابراین ضمن اینکه نمی توان این واقعیت را که : «بیشتر مردم تمایل به خواندن مطالب انتقادی دارند» را انکار کرد اما با شناخت علت وقوع و تداوم آن باید با درست نویسی و انعکاس صادقانه و غیرگزینشی وقایع و پدیده ها و اجتناب از بزرگنمایی آنها و اجتناب از تحسین ها و تشویق های نابجا، صفحات نشریات و پایگاه های اطلاعاتی را پالایش نمود و با برداشتن نقاب ها از روی واژه ها آنچه می تواند شفافیت، آگاه سازی و روشنگری  را ترویج دهد مطرح و در جلوی دیدگان همگان قرار داد حتی اگر آن نوشته به مذاق عده ای هم خوش نیاید.

با در پیش گرفتن روال منطقی در بررسی ها و تحلیل ها و اجتناب از برخوردهای احساسی در هر زمینه ای  چه فرهنگی، چه اجتماعی یا هر زمینه دیگر می توان فاصله اعتمادی که در حال حاضر بین نقد و تحسین نشسته است را برداشت.

گاهی یک نقد می تواند توام با  تحسین باشد و اقدامات آتی یک نفر یا یک گروه و یا یک‌جامعه را به سمت نقاط قوت حرکت دهد و یا یک تحسین بجا و به موقع می تواند همراه با نقد منطقی در خود باشد.

بنابراین نمی توان پدیده ها را روشن و خاموش دید بلکه باید طیفی از قوت و ضعف ها را مورد امعان نظر قرار داد تا بتوان یک بررسی منصفانه در هر مورد به انجام رساند و در پایان به این نکته توجه داشته باشیم که  «هر نقدی، را نقد و هر تحسینی را تحسین نپنداریم!»

 

 

 

 

 

 

 

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

2 Responses to “بررسی علل گرایش به نوشتارهای انتقادی”

  1. شهر وند. اوزی گفت:

    چنانچه. مطالب. را. ساده. تر. ودر حد استفاده مردم ومخاطبین. منطقه. نگارش. شود. مورد. استفاده. قرار میگیرند اما. چنانچه مطالب بصورت. کلاسیک. واکادمیک. مطرح. نماییم. شاید. عده کمی. از مردم. بتوانند. استفاده نمایند موفق باشید

  2. محمد گفت:

    ممنون از نوبینده عزیز دکتر یادگارفرد که علمی و موشکافانه مسائل را بررسی و به رسته تحریر در می آورند.

نظر سنجی

یک سال از فعالیت شوراهای ششم شهر و روستا گذشت. میزان رضایت شما از عملکرد و فعالیت های سال اول شورای اسلامی ششم شهر اوز چقدر است؟

Loading ... Loading ...
آخرین نظرات
  • به قرار اطلاع فردا ۴ شنبه بین ساعت ۹ تا ۱۰ دکتر کریمی ریس علوم پزشکی. لارستان درسامانه سامد ( تلفن ۱۱۱). پاسخگوی مردم منطقه درباره بهداشت. ودرمان. ومسایل بیمارستانی می با...
    قابل توجه اقای احمدی. مدیریت. سایت در مطلب: بهزیستی اوز، دستگاه برتر جشنواره شهید رجایی شد
  • مردم وبیماران شهرستان اوز از وضع بیمارستان گلایه مند هستند بعلت کمبود تجهیزات ومتخصص اکثر بیماران. را روانه. لار وگراش میکنند بیمارستان اوز باید بخش ای سی یو. داشته باشد....
    حرف دل مردم. با فرماندار. اوز در مطلب: فروغ هاشمی با حکم وزیر کشور به عنوان فرماندار شهرستان اوز منصوب شد
  • با تبریک به فرماندار بومی ودلسوز اوز سرکارخانم. هاشمی. وارزوی این که ایشان بتوانند در زمینه کارهای مهم وزیر ساختی تحولی. در سطح شهرستان ایجاد. نمایند ( رسیدگی به مشکلات و...
    تقاضای مردم از سرکار خانم فرماندار در مطلب: فروغ هاشمی با حکم وزیر کشور به عنوان فرماندار شهرستان اوز منصوب شد
  • با درود و شادباش خدمت سرکار خانم هاشمی، برای ایشان کامیابی در انجام وظیفه و خدمتگزاری به ملت و میهن را خواهانم....
    سعیدسیفایی در مطلب: فروغ هاشمی با حکم وزیر کشور به عنوان فرماندار شهرستان اوز منصوب شد
  • برای رونق. وایجاد درامد برای بیمارستان. استقرار ۲ بخش. سی تی. اسکن. وبخش. ای. سی بو. ( مراقبت ویژه ) لازم وضروری است زیرا باعث میشود. بیماران. رابه لار وگراش حواله ندهند....
    پیشنهاد به مسولین بیمارستان اوز در مطلب: مسایل حوزه درمان شهر اوز به شور گذاشته شد
  • در دیدارهای مردمی. نمایند ه مجلس اقای بروجردی. در اوز. موضوع. راه اندازی. سی تی اسکن بیمارستان بصورت جدی توسط مسولان. وخبرنگاران. واصحاب رسانه. پیگیری شود تا بیماران از ر...
    حکایت مسولان. وسی تی. اسکن بیمارستان اوز در مطلب: مسئول بومی و مسئول غیربومی
  • با نشکر از اقای دستوری این مطالب کلی وروشمند است. لازم است به مسایل مشخص ومطالبات مردم از مسولین بومی بپردازید ودرخواست مردم. رابیان گنید مثل مشکلات بیمارستان وکمبود تجهی...
    قابل توجه اقای. دستوری. عزیز در مطلب: مسئول بومی و مسئول غیربومی
  • مطلب بسیار خوبی بود .نویسنده محترم شما تا الان بدون چشم داشت چه سنگریزه ای از جلوی پای مردم برداشته ازد مثالی بزنید تا مردم هم یاد بگیرند....
    شهروند در مطلب: مسئول بومی و مسئول غیربومی
  • از مطالب اقای دستوری نتیجه میگیریم که دوران خدمت کوتاه است بنابراین. اکنون که شهرستان اوز چندین نفر در راس مسولیت. دارد باید مشکلات وکمبودها. ومطالبات مردم. را پیگیری نما...
    کارمند بیمارستان. اوز در مطلب: مسئول بومی و مسئول غیربومی
  • چنانچه بیشتر مردم نتوانستند دراین جلسه شرکت کنند چرا اصحاب رسانه وخبر نگاران. بومی مطالبات مردم. را مطرح. نکردند. این از وظایف رسانه های محلی. است با تشکر جمعی. از کاسبان...
    حکایت جلسه پرسش وپاسخ دراوز در مطلب: محمد لطافت به عنوان رئیس جدید شورای اسلامی شهر اوز انتخاب شد