پنج شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۴
 |  24/ آوریل/ 2019 - 5:04
  |   نظرات: يك نظر
1,469 بازدید

از گردش روزگار، آزرده منم/ به یاد دکتر احمد اقتداری

به یاد دکتر احمد اقتداری؛ معلم عاشقی که از سیاست به تاریخ رسید!

آفتاب لارستان/ ایوب محمودی*: نود و چهار سال عمر کرد و هیچ گاه از تلاش برای آموختن و پژوهش بازنایستاد. مردی نستوه و عاشق که برای تحقیق و پژوهش در تاریخ جنوب کشور، شوق و انگیزه ای تمام ناشدنی داشت. مردی که امروزه هرجا نامی از مطالعاتی در باب خلیج فارس باشد، نام او نیز همان جا خودنمایی می کند.

مردی از گراش که در سال ۱۳۰۴ در لار پا به دنیا نهاده و به قول خود، بازمانده ای از آخرین روزهای سلطنت قاجاری است. مردی با اصالتی از خوانین گراش از جمله فتحعلي خان گراشي؛ بيگلربيگي لارستان در دوران ناصرالدین شاه قاجار. به قول خودش اجداد پدری و مادری اش همگی حکام و نواب حکام لارستان و بنادر بوده اند.

اقتداری در کاروان عمر سرگذشت خود را از کودکی نگاشته است. او تاکید می کند که در تنها مدرسه ابتدایی لار آن زمان دروس شش ساله ابتدایی را خوانده و همواره شاگری کوشا و پرکار بوده است.

او به محافظه کاری مردم جنوب اشاره می کند که همیشه از ماموران حکومت مرکزی واهمه داشته اند و اقامت در شهرهای سرحدی چون شیراز و تهران را امری غیرعادی و غیرمعقول تصور می کردند و راه پیشرفت را بر خود می بسته اند. همین تصور باعث شده بود تا او نیز با آن همه تلاش و کوششی که در تحصیلات داشته از رفتن به مدارس خوب آن روزگار محروم شود.

بعدها به دانشسرا رفت و سال ۱۳۲۲ به زادگاهش لار برگشت و معلم شد. از حقوق ماهی ۳۲ تومان معلمی اش راضی بود کما اینکه پدرش نیز مال و منالی داشت و ملکی موروثی در اَرَد نیز اداره می کرد. با آنکه می توانست به سبب دوستی شان با رئیس نظام وظیفه آن زمان و متاهل بودنش به خدمت سربازی نرود اما پدرش اصرار کرده بود که خدمت سربازی، وظیفه وطنی است و اگر فرزندش سربازی نیاموزد چگونه می تواند از مرزهای مملکت اجدادش نگهبانی کند؟!

او بعدها با مرحوم عبدالرحمن فرامرزی آشنا می شود و در حالی که تلاش دارد با حمایت وی با پست و منصب خوبی به لار برگردد پیشنهاد حضور در دربار پادشاه را به او می دهند! ولی اقتداری از این پیشنهاد ناراحت می شود و به فرامرزی می گوید من عاشق معلمی هستم و باید معلم باقی بمانم. فرامرزی نیز با نفوذ خود برای اقتداری ابلاغ ریاست فرهنگ لارستان را صادر می کند و می گوید برو و در خدمت معلمی و امور فرهنگی کوشا باش! به قول خودش این نخستین بار بود که از طمع دانه در دام افتاده و بازیچه دست سیاست بازان شده است!

با این حال او در زمان تصدی یکسال و نیمه خودش بر اداره فرهنگ لارستان، مدارس زیادی را در لارستان و بستک و لامرد و گاوبندی و اشکنان و قشم و لنگه ساخت و هنگام انتقالش به تهران، ۲۳۰ مدرسه ابتدایی و متوسطه در لارستان مشغول به کار بود.

خاطره جالب او اما از تاسیس مدرسه دولتی در گاوبندی بود که مردم آن زمان زیر بار نرفته بودند و معتقد بودند جز مدرسه دینی نباید مدرسه دیگری در آن جا افتتاح شود و حضور بچه ها در مدرسه دولتی حرام است! با این حال بعدها رابطه او با عبدالرحمن فرامرزی تیره تر شد و فرامرزی که سودای نمایندگی مردم لارستان را در مجلس داشت می دانست چون سنی مذهب است نمی تواند چندان به رای مردم شیعه لار و گراش امیدوار باشد کما اینکه اقتداری نیز با او مخالف بود. از همین رو اقتداری دلیل انتقالش از ریاست فرهنگ لارستان به معلمی ساده در دبستانی در نازی آباد تهران را زیر سر فرامرزی می دید. نازی آبادی که آن روزها آنقدر فقیر و دورافتاده بوده که سگ نازی آبادش شهرت داشته است! بعدها به علت حضور برخی از توده ای های شیرازی که برای عضوگیری از مردم لار در منزل اقتداری گرد هم آمده بودند؛ به او انگ توده ای زدند و البته به قول خود اقتداری خودش نسبت به این حزب ذی علاقه بوده ولی هیچگاه به عضویت آن در نیامده است.

اقتداری که به جهت دوران آشفته آن روزگار و البته جوانی و روح سرکش و کنجکاوش وارد بازی های خطرناک سیاسی شده بود یکبار پس از بلوای انتخابات سال ۱۳۲۸ لار به شاه تلگرامی می فرستد که مواعید اعلیحضرت هم درباره آزادی انتخابات صادق نیست! همین بهانه ای می شود که تحت تعقیب دادگاه نظامی قرار بگیرد و به استناد همین تلگرام به عنوان تحریک به قیام علیه امنیت مملکت به اعدام محکوم شود! گرچه او خیلی زود از این حکم برائت یافت.

او پس از آنکه از زندان لار و حکم اعدام رهایی یافت به دانشگاه تهران رفت و حقوق خواند. با این حال او از این رشته دلخوشی نداشت و می گفت اخلاق و تربیت ما ایرانی ها بر ستمگری و ستم پذیری و ریا و فریب و ظاهرسازی و برخلاف حق عمل کردن است. بعدها با اصرار دکتر مصدق و درخواست سیدعلی اصغر موسوی به عنوان شهردار لار انتخاب شد و صفحه تازه ای از زندگی سیاسی او آغاز شد و به قول خودش به عنوان اولین شهردار رسمی کشور، برای رتق و فتق مشکلات لار آن زمان تلاش ها کرد.

با این حال با زندانی شدن مصدق و آشفته شدن اوضاع مملکت، او نیز از سمت شهرداری لار استعفا کرد. او می ترسید مردمی که تا دیروز او را فرشته نجات لار می دانستند شبانه به خانه اش بریزند و کارش را بسازند. اوضاع چنان عوض شده بود که ناچار شد از ترس کشته شدن احتمالی اش سوار بر وانتی شده و به شیراز برود! خلاصه آنکه اقتداری دوباره به تهران بازگشت و به همان شغل معلمی اش قناعت کرد. تا اینکه دست روزگار آن کرد که می بایست می کرد. اقتداری که با یکی از دوستانش به کوهنوری اطراف درکه و پلنگ چال می رفته با گروهی آشنا می شود که قصد داشته اند به ارتفاعات بروند. آن هم چه کسانی؟ دکتر ایرج افشار، منوچهر ستوده، عباس زریاب خویی و… خلاصه آنکه این دیدار ناخواسته و شاید هم خداخواسته باعث می شود با این بزرگان فرهنگ و تاریخ ایران زمین همدم و همراه شود و مسیر زندگی اش کاملا دگرگون شود.

آری…آن معلم ساده ای که به قول خودش کِرم سیاست در جانش افتاده بود و مدام پا بر دم افعی نهاد و در این راه، رنج های بسیاری را متحمل شد؛ بالاخره راه خود را بازیافت. راهی که از همان آغاز کارش به عنوان یک معلم برای او مشخص شده بود: درس و تحقیق و پژوهش. این دیدار، سرنوشت تازه ای را برای استاد اقتداری رقم زد. فرهنگ لارستانی را نگاشت و تمام سواحل خلیج فارس را پیاده پیمود و پژوهش کرد و پژوهش کرد و شد پدر مطالعات خلیج فارس.

*دکترای فلسفه تعلیم و تربیت و مدیرمسئول نشریه خورشید لارستان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

1 Responses to “از گردش روزگار، آزرده منم/ به یاد دکتر احمد اقتداری”

  1. حقیقت گفت:

    خدا رحمت کند پدر پیر خلیج فارس جوانان با ید راه پدر خلیج فارس را با قلم و کاغذ و جنگ ترم ادامه بدهند

نظر سنجی

یک سال از فعالیت شوراهای ششم شهر و روستا گذشت. میزان رضایت شما از عملکرد و فعالیت های سال اول شورای اسلامی ششم شهر اوز چقدر است؟

Loading ... Loading ...
آخرین نظرات
  • به قرار اطلاع فردا ۴ شنبه بین ساعت ۹ تا ۱۰ دکتر کریمی ریس علوم پزشکی. لارستان درسامانه سامد ( تلفن ۱۱۱). پاسخگوی مردم منطقه درباره بهداشت. ودرمان. ومسایل بیمارستانی می با...
    قابل توجه اقای احمدی. مدیریت. سایت در مطلب: بهزیستی اوز، دستگاه برتر جشنواره شهید رجایی شد
  • مردم وبیماران شهرستان اوز از وضع بیمارستان گلایه مند هستند بعلت کمبود تجهیزات ومتخصص اکثر بیماران. را روانه. لار وگراش میکنند بیمارستان اوز باید بخش ای سی یو. داشته باشد....
    حرف دل مردم. با فرماندار. اوز در مطلب: فروغ هاشمی با حکم وزیر کشور به عنوان فرماندار شهرستان اوز منصوب شد
  • با تبریک به فرماندار بومی ودلسوز اوز سرکارخانم. هاشمی. وارزوی این که ایشان بتوانند در زمینه کارهای مهم وزیر ساختی تحولی. در سطح شهرستان ایجاد. نمایند ( رسیدگی به مشکلات و...
    تقاضای مردم از سرکار خانم فرماندار در مطلب: فروغ هاشمی با حکم وزیر کشور به عنوان فرماندار شهرستان اوز منصوب شد
  • با درود و شادباش خدمت سرکار خانم هاشمی، برای ایشان کامیابی در انجام وظیفه و خدمتگزاری به ملت و میهن را خواهانم....
    سعیدسیفایی در مطلب: فروغ هاشمی با حکم وزیر کشور به عنوان فرماندار شهرستان اوز منصوب شد
  • برای رونق. وایجاد درامد برای بیمارستان. استقرار ۲ بخش. سی تی. اسکن. وبخش. ای. سی بو. ( مراقبت ویژه ) لازم وضروری است زیرا باعث میشود. بیماران. رابه لار وگراش حواله ندهند....
    پیشنهاد به مسولین بیمارستان اوز در مطلب: مسایل حوزه درمان شهر اوز به شور گذاشته شد
  • در دیدارهای مردمی. نمایند ه مجلس اقای بروجردی. در اوز. موضوع. راه اندازی. سی تی اسکن بیمارستان بصورت جدی توسط مسولان. وخبرنگاران. واصحاب رسانه. پیگیری شود تا بیماران از ر...
    حکایت مسولان. وسی تی. اسکن بیمارستان اوز در مطلب: مسئول بومی و مسئول غیربومی
  • با نشکر از اقای دستوری این مطالب کلی وروشمند است. لازم است به مسایل مشخص ومطالبات مردم از مسولین بومی بپردازید ودرخواست مردم. رابیان گنید مثل مشکلات بیمارستان وکمبود تجهی...
    قابل توجه اقای. دستوری. عزیز در مطلب: مسئول بومی و مسئول غیربومی
  • مطلب بسیار خوبی بود .نویسنده محترم شما تا الان بدون چشم داشت چه سنگریزه ای از جلوی پای مردم برداشته ازد مثالی بزنید تا مردم هم یاد بگیرند....
    شهروند در مطلب: مسئول بومی و مسئول غیربومی
  • از مطالب اقای دستوری نتیجه میگیریم که دوران خدمت کوتاه است بنابراین. اکنون که شهرستان اوز چندین نفر در راس مسولیت. دارد باید مشکلات وکمبودها. ومطالبات مردم. را پیگیری نما...
    کارمند بیمارستان. اوز در مطلب: مسئول بومی و مسئول غیربومی
  • چنانچه بیشتر مردم نتوانستند دراین جلسه شرکت کنند چرا اصحاب رسانه وخبر نگاران. بومی مطالبات مردم. را مطرح. نکردند. این از وظایف رسانه های محلی. است با تشکر جمعی. از کاسبان...
    حکایت جلسه پرسش وپاسخ دراوز در مطلب: محمد لطافت به عنوان رئیس جدید شورای اسلامی شهر اوز انتخاب شد