فهیمه ملایی : “ما همگی رفتنی هستیم ، دنیا اقامتگاه ما نیست“
ولی گاهی به بعضی رفتن ها، یا مراسمی که برای از دست رفته ها برگزار می کنند ، می شود فکر کرد .
که در گویش ما با ” پُرسه ” نام می برند .
اصولا بعضی مواقع کلماتی است در فعالیت های روز مره در گویش عامیانه استفاده می کنیم که به مرور جزو عادات و در کل باورهایمان به حساب می آید .
یکی از این عادت ها استفاده زیاد از کلمه ( تعزیه )
در گویش محلی خودمان که اوزی است ، می باشد .
وقتی به معنی این کلمه یا اصل فلسفه وجودی تعزیه نگاه کنیم هیچ شباهتی به زمانی که ما از این کلمه استفاده می کنیم ، ندارد .
”
تعزیه => به نوعی میراث فرهنگی و معنوی بشر تلقی می شود و به معنای متعارف نمایشی است که در آن واقعه کربلا به دست افرادی که هریک نقشی از شخصیت های اصلی را بر دوش دارند ، نشان داده می شود . این نمایش نوعی نمایش مذهبی و سنتی ایران و بیشتر درباره کشته شدن حسین بن علی(ع) و مصایب اهل بیت است .
و یا می شود گفت نمایشنامه هایی مذهبی که در ایام محرم برای تعزیه خوانی اجرا می کنند .
این تعزیه خوانی ها انواع مختلفی دارد ،
تعزیه دوره . تعزیه زنانه . تعزیه مضحک ….
که برای کوتاه کردن سخن و کمبود وقت ارجاع می دهم به بیشتر محقق شدن در مورد تعزیه و تعزیه خوانی ….
وهمچنین لغت نامه دهخدا که اشاره ای کوتاه به معنی وفلسفه این واژه دارد .
موضوعی که این جا بیشتر فکر مرا به این نوشتن وا داشته است ، این که شاید کلمه تعزیه به معنی سوگواری یا برپایی یادبود عزیزان از دست رفته برای تسلیت است ، باشد .
و یا اینکه در برخی مناطق هم از این کلمه بعنوان معنای مجلس ترحیم بکار برده شود ،
ولی….
آیا در فلسفه و معنای حقیقی و کاربردی و دقیق
این واژه و نوع استفاده از آن هم
چنین چیزی مد نظر است؟؟!!
”
گاهی فکر می کنم شاید بهترین راه اگر نباشد حداقل دقیق تر ، این باشد که برای پیشگیری از منسوخ شدن واژه ها و گویش های محلی هر منطقه هم که شده شهروندان از کلمات و واژه های رایج آن منطقه استفاده کنند . “
مثلا وقتی که ، اگر برای تسکین دل یا عرض تسلیت قرار است راهی مسجد یا خانه مورد نظر شویم
همین گفتن مجلس ختم یا ترحیم که بیشتر فارسی زبانان استفاده می کنند . باز هم بهتر ین روش همان گفتن کلمه یا واژه همیشگی گویش خودمان ( پُرسه ) است .
واژه ای باستانی که در ایران باستان نیز کاربرد داشته است و ریشه در تاریخ دارد ، وقتی به معنی آن در لغت نامه دهخدا رجوع می کنیم می بینیم این گونه استنباط شده است.
”
پُرسه “ [ پ ُ س َ / س ِ
(اِمص )پرسیدن و احوال برگرفتن و به عیادت بیمار رفتن باشد. (برهان ). پرسش و تفقد. (رشیدی ) :
صحت ارخواهی در این دیر ک
خستگان بینوا را پرسه کن .
ابوالقاسم مفخری
|| مجلس د . مجلس ترحیم . عزاخانه . حق ّ. انجمن . عزاپرسی . (غیاث اللغات )ماتم “
به نظر هر واژه و هر آیین باید در رسم و جایگاه خود بماند و نباید کمترین تحریفی درآن صورت گیرد .
خوب چه اشکال دارد اگر بگذاریم تعزیه به جای خود و گفتن از واژه “پُرسه” در گویش محلی و مجلس ترحیم و ختم هم در موقعیت خود ثابت باشد ؟؟!
هرچند که می دانیم این روزها همه به دنبال شادی و شاد زیستن و گفتن از واژه های ناب خنده دار هستند چون که خود در این دنیای وارونه غم بسیار است .
ولی چه کنیم که این فکر ما گاهی سرکش می شود و قلم را به دست میگیرد که دل گفته ای را به رقص واژه در بیاورد .
به هر روی بخشش از شما بزرگواران اگر به معنی کلمه با سلیقه رفتار شد یا واژه غم دار برای نوشتن انتخاب کرده ام .
هرکجا هستید ، شاد باشید . آرزویم حضورتان برای
مجلس شادی هر روزه فراهم،
جمعتان جمع و غمتان کم .
عکس تزئینی است
درود بر بانوی شعروشعور
مطلب زیبایی بود
استفاده کردیم کاملا با نویسنده موافقم بهتر آنست همیشه از کلمات اصیل پارسی و یا همان گویش محلی استفاده شود