بشنو از دل نکته های بی سخن
و آنچ اندر فهم ناید فهم کن «مولانا»
فرید دستوری: درک و فهم متقابل، لازمهی یک زندگی آرام و به دور از تنش و اختلاف است.
مشکلات را بهتر است از دید یکدیگر مشاهده کرد تا به توان تصمیمات صحیحی در موارد سخت گرفت و این مهم میسر نمی شود مگر در سایه شناخت طرفین از خود و اوضاع و شرایط موجود …
متأسفانه یکی از معضلاتی که جوامع کنونی با آن مواجه هستند عدم تفاهم و درک متقابل است که باعث سر گردانی و افسردگی و از هم گسیختگی افراد و جامعه شده است.
فرزندان و پدران و مادران زبان یکدیگر را نمی فهمند و بعضی از جوانان به خانواده ها می گویند چرا ما را بدنیا آورده اید … ؟!
اساتید و دانشجویان همدیگر درک نمی کنند …
شاگرد و معلم نیز شناختی نسبت به هم ندارند …
بعضی از مسئولان زبان مردم را نمی فهمند که این مهم باعث شده فاصله ها بیشتر شود.
ارتباط والدین به دلیل مشکلات متعدد با مراکز آموزشی و پرورشی کمرنگ شده است.
شوربختانه موارد فوق نتیجه ای جز تحمل ضرر و زیان در تمام زمینه ها نخواهد داشت.
شاید دلیل بسیاری از ناهنجاری ها ، مشکلات اقتصادی و… باشد.
در ظاهر بعضی ها مشغول امورات زندگی خود می باشند اما همیشه هشت آنها گرو نه آنهاست به تعبیری هنگ کردند.
به کجا چنین شتابان ؛ زندگی کوتاه و لحظه ای بیش نیست.
این مهم نیاز به گفتگوی منطقی و دیالوگ و درک اوضاع و احوال دارد.
بهتر است عقلا و اندیشمندان و دلسوزان جامعه راه چاره ای پیدا نمایند تا کجا و تا چه زمانی این فاصله بین نسلی و از هم گسیختگی را بردوش و بازوان و فکر خود تحمل نماییم … ؟
بار سنگینی است که هر چه زودتر باید بر زمین گذاشته شود تا با آرامش و آسایش خیال این چند روز زندگی را به خوشی و شادمانی بسر ببریم.
اغلب جوانان از خانواده و مراکز آموزشی و مساجد و عبادات و عالمان دینی گریزان شده و زاویه پیدا کرده اند همه یکدیگر را مقصر می دانند مگر اشتباه ما چه بوده که نمی توان با همدیگر گفتگوی صمیمی و منطقی داشته باشیم … ؟
جوانان خود را عقل کل می دانند و ما را کم تجربه و بعضاً کم سواد … چرا در حال فرار از هم هستیم و گوشه عزلت اختیار کرده ایم ؟
نیاز به تفکر و بررسی است ممکن است کم کاری از جانب خانواده ها و عالمان دینی و مسئولان و مراکز آموزشی و… صورت گرفته که نتوانستند پیوند و انسجام و تفهیم و جذب را بوجود آورند.
عجب روزگاری شده هیچ چیز سر جای خودش نیست و همه از یکدیگر توقعات زیادی دارند همین اندازه که شما مشکل دارید دیگران هم مشکل دارند چرا صبر و تحمل و همیاری و همکاری ها کم رنگ شده است ؟
هر کس می خواهد بر دوش دیگری سوار شود و پلکان ترقی را طی نماید فارق از اینکه دیگری را له و خرد کرده است.
همدیگر را نمی شناسیم و غریبه شده ایم چه چیز باعث شده که روابط انسانی تبدیل به ارتباطات سوداگری شود ؟
شاید تعارض منافع و خودبینی و انحصارطلبی و منفعت طلبی بعضی ها ، و یا کج فهمی و سوء تفاهمات …
انسانی که اشرف مخلوقات است و خداوند از او به نیکی یاد کرده چرا گرفتار ناملایمات خود ساخته شده است ؟!
کجایند شایستگان و فرهیختگان و اندیشمندان توانا … ؟
آیا ما مستحق چنین مشکلات و معضلاتی هستیم ؟
فقر و فلاکت و جدایی یکدیگر را مشاهده می کنیم آرام از کنار آن می گذریم شاید این انجماد و یخ زدگی ما را تبدیل به مرده های متحرک کرده است که از مشکلات یکدیگر بی خبریم و شاید بدلیل مشکلات متعدد خودمان کاری از دست ما ساخته نیست .
سعی کنیم استخوان لای زخم یکدیگر نباشیم و بجای بار بودن ، برای هم بال و پر پرواز باشیم.
اینکه چه کسی یا چه چیزی مقصر است جای بحث و گفتگو و کنکاش دارد ما به تنهایی مقصر نیستیم هر چند در این خصوص توجیهات بسیاری وجود دارد.
البته مشکلات به فرا خور احوالات و اوضاع افراد و جامعه متفاوت است و راهکارها نیز به طبع می بایست علمی و بومی باشد.
بنظر می رسد برای حل گسستگی فرهنگی و اجتماعی و فاصله بین نسلی و دیوار بی اعتمادی ؛ چاره ای جز عزم ملی جهت گفتگوی منطقی و واقع بینی و حقیقت خواهی نداریم بوجود آوردن ناترازی ها ( ناتراضی ها ) به نفع و صلاح مردم و جامعه نمی باشد.
چه زیبا گفت دکتر علی شریعتی :
برای کسی که می فهمد هیچ توضیحی لازم نیست و برای کسی که نمی فهمد هر توضیحی اضافه است.
آنانکه می فهمند عذاب می کشند و آنانکه نمی فهمند عذاب می دهند.
مهم نیست که چه مدرکی داریم ، مهم این است که چه درکی داریم.
به یکدیگر عشق بورزیم و از هم دلخور نباشیم تا بتوانیم دو کلمه حرف حساب به همدیگر بزنیم .
مواظب قضاوتهای خود باشیم…
فرید دستوری
۲ دیماه ۱۴۰۲
الان این متن چه مناسبتی داره ؟ چی رو میخواست برسونه ؟
سایت اوز امروز که این گونه متن هایی که سر و ته اون معلوم نیست منتشر نمی کرده.
آقای. دستوری. منظورتان ازین نوشته. چیست برادر بیشتر. به مسایل اخلاقی و رفتاری در جامعه. اشاره. میکنید. که زاییده ونتیجه تعامل بین مردم. ومسولین. است شرایط امروز جامعه ایران. که ناشی از حکمرانی دولتمردان وشرایط. اقتصادی. واجتماعی بوجود آمده باعث. اینگونه. ناهنجاری ها. دربین. مردم. شده. است. وگرنه هر. انسانی. به خودی خود میخواهد. رفتارهای. نرمال. ویتامین. داشته. باشد. وتا این مشکلات وجود. دارد ومشکلات. اقتصادی. واجتماعی. وجود. داشته. باشد. اینگونه. رفتارهای. اجتماعی. هم. اجتناب نا پذیر. است
جناب دستوری. همه این موارد که. اشاره کرده آید. کاملا. درست. ودر جامعه. دیده. میشود. وهمگان. آنرا می بینند. واحساس میکنند. وکلا همه. این. موارد روبنایی و. معلول یک جامعه. است. در حالیکه می. بایست. شما. در این. نوشته خود. به. علل بوجود. آورنده. این. وضع هم. اشاره. میکردید که عوامل. زیر. بنایی واساسی واقتصادی. است که مربوط به مدیران وخط. دهند گان جامعه میشود. موفق. باشید
تا خودمان را تعغیر ندهیم هیچ چیز تعغیر نمی کند زبان هم را نمی فهمیم بلکه زبان خودمان را هم نمی فهمیم آنجا که حافظ می گوید سالها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد گوهری کز صدف گون و مکان بیرون است طلب از گمشدگان لب دریا می کرد ما آرامش می خواهیم
باید به مسئولیتهای فردی و اجتماعی خود عالم و عامل باشیم
یاد بگیریم و یاد بدهیم حرکت کنیم و همراه شویم
با علم اگر عمل برابر گردد کام دو جهان تو را میسر گردد
مغرور مشو به ان که خواندی ورقی زان روز حذر کن که ورق برگردد