عنایت الله نامور: درباره کلمه خواجه و منشاء طایفی آن و گستره طوایف خواجه در ایران و خارج از ایران در ردپای تاریخ مطالب گسترده ای می توان پیدا کرد. که از مجال این گونه ارتباط در دنیای مجازی بسیار فراتر است و احتیاج به تحقیق گسترده ای دارد.
ولی فی الجمله می توان گفت کلمه خواجه را می توان بازمانده واژه پهلوی « خوتای چک» با معنای کدخدا و بزرگ و سرور در نظر گرفت. این کلمه از همان ابتدای شروع رواج و گسترش زبان فارسی دری در قرون اولیه به کار رفته است. به نظر می رسد که منشاء اولیه آن مانند موارد دیگر از « خراسان تاریخی » که شامل خراسان و افغانستان و ترکستان می شد نشات گرفته باشد.
بسیاری از بزرگانی در ازمنه تاریخی در آنجا که از آنها نام و آثاری باقی مانده است با لقب ( خواجه ) مشخص شده اند. یکی از مکانهایی که بالاخص می توان بر آن انگشت گذاشت منطقه هرات است که بسیاری از کسانی که در همان قرنهای اولیه اسلامی از آنجا برخاسته اند لقب خواجه دارند.
در اغلب این موارد « خواجه » و مفهومی که در مجموع از آن استنباط می شود دارای معنای بزرگ ؛ سید ؛آقا ؛ سرور و امثالهم است.
نامهایی مانند خواجه نصیر طوسی؛ خواجه نظام الملک؛ خواجه عبدالله انصاری و غیره نمونه هایی از آن می باشد.
کلمه خواجه چون به معنی بزرگتر و سرور و سرپرست بود در قرون بعدی؛ تقریبا از صفویه به بعد؛ بنا به این که کسی که مراقب حرمسرای شاهی بود در واقع بزرگ و سرپرست حرمسرا بود به او خواجه حرم می گفتند و لذا خواجه حرم به معنای سرپرست حرمسرا بوده است. اما از آنجا که شاهان بنا به دفاع از ناموس!!! معمولا مردان اخته را سرپرست حرمسرا خویش قرار می دادند به تدریخ لفظ خواجه معنای جنبی « اخته بودن » را نیز شامل شد. در عین حال که معنای اصلی آن که بزرگی و سروری و آقایی بود همچنان به حیات خود ادامه داد.
کلمه خواجه با گسترش استفاده از زبان فارسی در خارج از مرزهای کنونی ایران به آن مکانها هم سرایت کرده و در هند و عثمانی و در منطقه آسیای میانهنیز رایج شده است.
عثمانی ها واژه را همراه خود به کشور هایی که تحت حکمشان بود؛ به مصر و سوریه ( منطقه شام ) و عربستان ( حجاز ) و نیز به بوسنی و بلغارستان و قبرس و آلبانی بردند که هنوز در آن مناطق به عنوان نامهای طایفه ای باقی مانده است. به طور مثال نام انور خوجه رهبر آلبانی دریادهاباقی است.
در مصر و طی قرنهای هیجدهم و نوزدهم میلادی کلمه به صورت « خ وا جه » خوانده می شود. ابتدا بر صاحبان قدرت ( عثمانی ها ) و سپس بر صاحبان قدرت جدید ( اروپایی ها ) اطلاق می شد. به صورتی که اواخر هرکس لباس فرنگی می پوشید صرف نظر از این از کجای اروپا به مصر آمده بود « خ وا جه » بود و حتی مصر هایی که شیبه به اروپایی ها شده بودند نیز « خ وا جه » خوانده می شدند.
کلمه خواجه درسرزمین نجد و حجاز و در منطقه کشور های جنوبی خلیج فارس به صورت « خاجه » نوشته و خوانده می شود.
در هندوستان هم کلمه به صورت ( خوجه ) رواج گرفت که بیشتر به گروهی از یهودیان و فرقه ای از شعیان در قرن هشتم هجری اطلاق می شده است.
کلمه خوجه خاص یهودیها بنا به روابط گسترده جنوب ایران با هندوستان از دوره صفویه به این طرف بعداً دوباره در جنوب بر یهودیهای ایران اطلاق شد و اغلب نام یهودی ها را لقب خواجه همراه می کردند.
و اما بر گردیم به منطقه خراسان تاریخی که به احتمال زیاد منشاء رواج کلمه از آنجا بود. در هنگامه هجوم مغولها و متعاقبا با توسع قدرت تیمور بسیاری از ایرانیان به خدمت آنها در آمدند که خواجه نصیر الدین طوسی نمونه بارز آن است. در خراسان آن زمان که نهضت سربداران رواج داشت و در عهد تیمور آخرین امیراین نهضت به نام خواجه علی موید سبزواری سربداریازدهمین و آخرین امیر سربداری با همه اعیان و انصار خویش دررکاب تیمور در آمد و ملازم لشکر تیمور گشت و خواجه بدین ترتیب قریب هفت سال با نزدیکان خود در رکاب امیرگورکانی بود و در سال ۷۸۸هجری قمری در خرم آباد لرستان در هنگام جنگ تیری به او اصابت کرد ودار فانی را وداع گفت. این موضوع در کتابهای تاریخی آمده است.
شاید مولف تاریخ دلگشای اوز زنده یاد محمد هادی کرامتی که اهل کتاب و کتابت بود؛ با اشاره به همین نکته که خوانده بود در کتاب تاریخ دلگشا نوشته است: «طبقه خواج که این لقب از القاب ترک و خواجگان ماورالنهر است نیز در سلک جنود امیر صاحبقران ( امیر تیمور گورکانی ) ؛ جمعی در محال گرمسیرات تمرکز یافته اند».
البته بعید نیست که عده ای از همراهان تیمور در فارس ساکن شده باشند. و اصولا سیاست اغلب شاهان و امیران بزرگ کوچاندن اقوام مختلف به مکانهای دور بوده است. شاید به دلیل شورش های منطقه ای که شورشیان را مناطق دور می کوجاندند ویا به دلیل کنترل شورشها منطقه ای که اسکان طوایف دیگر در آنجا؛ باعث تداومسلطه شاه بر منطقه دوراز پایتخت می شد.
گستره تاریخی لارستان هم این گونه کوچاندنها و اسکانها را شاهد بوده است که حضور طوایفی از قوم لر در منطقه گله دار نمونه آن است. منابع تاریخی قوم شبانکاره را هم از باقیمانده کردها می دانند. در لار و گراش طایفه « اقتداری » خود را از بازماندگان یکی ازبزرگان لشکر امامقلی خان در عهد شاه عباسصفوی می دانندو نمونه های دیگر از این دست فراوان است . لذا بعید نیست که عده ای از ملازمان تیمور هم سرانجام سر از لارستان به در آورده باشند.
البته نباید از نظر دور داشت که طایفه هایی که خود را « خواجه » می خوانند در سرتاسر ایران هنوز وجود دارند و در هر منطقه می توان رد پایی از طایفه خواجه به دست آورد. کافی است در انترنت این کلمه را جستجو کرد تا رد آنها را بیابیم.
در جنوب در کرمان و جیرفت؛ سیرجان؛ شوشتر ؛ کازرون و در بختیاری و بلوچستان و در خراسان و در کردستان همه جا طایفه های خواجه وجود دارند. جالب است بدانیم که زنده یاد باستانی پاریزی هم خواجه بود و پژوهش هایی هم در باره طوایف خواجه در ایران کرده است که مانند همه نوشته های آن زنده یاد خواندنی است .
این نکته بدیهی است که ممکن است این طوایف که همه خود را خواجه می خوانند به همدیگر ربطی نداشته باشند. چون همانطور که گفته شد کلمه خواجه به این علت که به معنای بزرگی و آقایی و سروری بوده است. ممکن است هر یک از این طایفه ها در مناطق گوناگون ؛ در اعماق تاریخی خویش بنا به دلایلی لقب خواجه گرفته باشند. فی المثل خواجه عبدالله انصاری به دلیل بزرگی مقام معنوی پس از مرگش و به تدریج از سوی مریدان و پیروان لقب خواجه بر اسم او اضافه شده باشد. در جای دیگری از ایران لقب خواجه به دلیل دیگری بر نام طایفه ای اضافه شده باشد . بد نیست بدانیم در افغانستان هم اکنون شورای کشوری خواجه ها وجود دارد و هر چند سال یک بار گرد هم آیی کشوری خواجه ها برگزار می کنند .
و اما درباره خواجه های لارستان در خور، اهل ، بلغان، اوز، کهنه و…. همه بزرگان طایفه خواجه در همه این مکانها اذعان دارند که خواجه های منطقه گستره تاریخی لارستان همگی با هم از یک طایفه بوده اند که در منطقه پخش شدهاند. اغلب آنها خود را در نهایت به خواجه عبدالله احرار سمرقندی از بزرگان مشایخ نقشبندیه در قرن نهم هجری می دانند که از آن طریق با خلفای اسلامی مرتبط می باشند . و اکثرا خود را از نسل عمر ابن خطاب دانسته و از این طریق بر بزرگی خویش استناد می کنند. یاددارم پدر بزرگم خواجه محمد رفیع کلانتر اوز هم همین را می گفت. طبعا باید توجه داشت این گونه انتسابهاهرچند می تواند حاوی نکاتی برای پژوهش باشد ولی گفتاری است که مانند همه گفتار های نظیر آن بدون پشتوانه است و نمی توان بر آن صحه گذاشت.
درباره طایفه خواجه های اوز نوشته ای از یکی از عمو های پدربزرگم باقی مانده است که تاریخ۱۲۹۲ شمسی را دارد. ایشان خواجه محمد شریف نام داشته و علاقمند به نسب نامه و شجره نامه طایفه خودش یعنی طایفه خواجه بوده است. او شجره طایفه را تا زمان خویش نوشته که از او باقی مانده است.
خواجه محمد شریف در مقدمه شجره نامه مذکور در باب ریشه های طایفه خواجه می نویسد: « در سال ۱۳۳۱ قمری در بندر چارک با شخصی از خواجه های شیراز ملاقات کرده به نام خواجه محمد حسن شیرازی مقیم کازرون که در ضمن حکایت برخی از اجداد به موجب تذکره نامه مفصل کلی از طایفه خواجه شیراز که نزد آنها موجود است که از عهود قدیمه در آن کتابچه درج می شده و نزد رئیس قوم نگه داری می شود و سابق بر این نزد پدر مومی الیه بوده است این طور حکایت کرد که: طبقه خواجه ها در شیراز در قرون اولیه اسلامی از منطقه ری و تهران به شیراز آمده بودند وقرنها در آنجا زیسته و از بزرگان شیراز بوده اند. الا این که در اوایل عهد صفوی به علت نفاق و رنجش بعضی از آنان به لار منتقل می شوند و سپس به دهکده « پتویه » رفته و از آنجا در مناطق مختلف لارستان پخش می شوند. و (خواجه امینا) جد همه خواجه های اوز که از اعقاب مولانا نامی فتوحی است از منطقه پتویه به اوز آمده است»
این نوشته قدیمی ترین سندی است که درباره ریشه طایفه خواجه های اوز موجود می باشد.
و نهایتا با توجه همه اینها می توانم بگویم که در نزد خواجه های اوز همه متفق القول هستند که جد اعلاء آنها از منطقه ( فتویه ) در اواسط دوره صفویه به اوز آمده است و همه طایفه خواجه وکلیه طوایف منتسب به آنها مانند طایفه ( شکرا ) و ( امینایی) و ( محمودی ) و ( رنگریز ) از ذریه همان خواجه امینا می باشند که طی قریب به چهار صد سال در اوز زیسته و گسترش یافته اند.
اما این که خود طایفه خواجه ها در فتویه ریشه در کجا داشته اند محتاج تحقیق گسترده تر است که می بایست صورت بگیرد.
باسلام با تشکر از اطلاعتی که در مورد طایفه خواجه بهمون دادید در هر صورت شکی نیست که طایفه خواجه در هر کجای ایران که باشند ریشه دار وبزرگ هستند وارزوی قلبیمان این است که باتوجه خدماتی که بزرگان خواجه برای ایران انجام داده اند بتوانبم شاهد احیای دوباره نام خواجه در وهمایشهایی سراسری باشیم
سلام.تشکرازاطلاعات خوبی که دادید حدود۱۰۰سال پیش نیزگروهی که به قوم خواجه شیرازی مشهو هستند درمنطقه نودژ نزدیک به رودان وبخش رودخانه ساکن گشته اندودران محدوده پراکنده اند ۷
درود, در منطقه کهگیلویه طایفه بزرگی وجوددارند که ازتیره خواجه هستند به آنها خواجه های بایاری میگن اجداداولیه این خواجه هاازهندبطرف ایران آمده اندوبه گویش لری تکلم دارند.
سلام درود برشما بیرم لارستان نیز خواج زاده دارد که نصب آنان می رسد به خواجه صدرای بزرگ از حاکمان قدیم این شهر کهن که اجدادشان گبر نشین بوده و در زمان های قدیم به دین زرتشت بوده اند و….
درود بر شما عزیز
در سیستان طایفه خواجه در بخش مرکزی (شهر) و در چندین منطقه دیگر وجود دارند و اکثرا تحصیل کرده و اما بعلت عدم برنامه ریزی طایفه ای و پراکندگی و البته جو بی عدالتی موجود تصدی مقام و مسئولیت بهشون تعلق نگرفته. که لازمه جهت اعلای نام بزرگان تاریخی طایفه بزرگ خواجه درکل ایران، اقداماتی از سوی خود ما انجام گیرد.
ارادتمند و سپاسگزارم
سلام ما هم در استان کهگیلویه و بویر احمد دنبال ریشه یابی ایل بزرگ خواجه هستیم و امید داریم کتاب واحدی در این خصوص چاپ و انتشار داده شود عموجان شماره تماس ۳۲۵۵ ۱۴۵ ۰۹۱۷
سلام ما هم ازطایفه خواجه هستیم که ازسالیان بسیاردور در سیستان زندگی میکنیم گروهی در منطقه سیستان وگروهی در استان گلستان زندگی میکنیم خیلی دوست دارم تابتوانم شچرنامه وریشه اصلی طایفه خودمان رو بررسی وتحقیق کنم اگر منابعی هست که بشه در این زمینه بیشتر تحقیق کرد خواهش میکنم دراختیار ما قرار بدین
خواجه ها در کل فلات ایران به یک نسب می رسند اما اینکه دلایل پراکندگی در گذر زمان آنچنان معین نیست جای خود دارد اما در اینکه طایفه ای بزگ از جنوب ایران در استان های بوشهر کرمان فارس تا مرکز و شرق شامل خراسان را شامل میشوند و همینطور در افغانستان و سایر نقاط فلات ایران
با سلام ،
من فامیلم خواجه هست و از اونجایی که اطلاع دارم نیاکانم (پدرم ، پدر بزرگم و پدر پدر بزرگم و و و ) در آبادان بودند ، و میدونم که اسم جدم ” عیوض ” بوده ، حال اگر کسی اطلاعی داره لطف کنه ارائه بده ممنونم
چون اصالت رو نمیدونم که از کجا بوده و چه ریشه ایی داره
چون همونطور که در متن بالا اشاره ایی شده فامیل خواجه زیاد هست
با سلام ، قبل از اسلام به نجیب زادگان و شاهزادگان ساسانی لقب خواجه میدادند ( گزلبن ) خاندان ساسلنی ریشه در طایفه ای داشتند به اسم مگ ، مغ اینان قدمتی فراتر از تاریخ زرتشت دارند ( گاتها ) و بازماندگان آیین مهر بودند که پس از دین زرتشت توانستند با تغییراتی دین زرتشت را همسو با ایین خود کنند ( سیسرو ) بطوری که هیچ پادشاهی به مقام شاهی نمیرسید مکر انکه پیش اینان دوره دیده باشد و قدرتمندترین محافظان ایران زمین بودند ( سیسرو ) سر سلسله دودمان ساسنی هم یکی از این مگ ها یا مغ ها بود ، انان که بازماندکان آیین مهر بودن کسانی نبودند جز بازماندگان ایلامیان ، اما این مگ ها که به قول ( هرودت ) یکی از شش طایفه ماد ( یا در قلمرو ماد ) بودند و بازماندگان ایلامایان با فرهنگ و تمدن و اندیشه مهر ، میترا بودند که بعدها به دین زرتشت پیوستند و سلسله ساسلنی را بوجدو اوردند و نجیب زادگانشان پیشوند خواجه داشتند و برای بسط اندیشه زرتشت و حکومت بر قلمروی ایران به سرتاسر امپراطوری ایران گسیل شدند ( ایران نامک ) طایفه ای اصیل بودن که ریشه های غنی و یک دست انان هنوز در ایل بختیاری با نام طایفه موگویی در قلمرو دیرینه خود هنوز هم هستند و نام روستاهایشان هم هنوز از نامهای ( گیتایی ) است و در هیچ جای ایران اینکونه تاریخ دست نخورده با اثار یک دست و منطبق بر منابع تاریخی وجود ندارد ، بنابر این بزرگان موگویی که تکامل نام انان ( مگ ، مگو ، مف ، مغو ، ماگو ، موگو ، ماگویی ، موکویی ) را طی تاریخ با پیشوند خواجه ( خدای کوچک ، خدایچه ) که در فرهنگ ساسانی به نجیب زادگان ساسانی حاکم در قلمرو حکومت ساسلنی مینامیدند بیان میشد ، در بین این خاندان یک خانواده بذ نام باجول با اسم کامل خواجه باجول وجود دارد که اثار بسیار قدیمی را در ایران به نام خود دارد ، دژ باجول ایذه با هشت هزار سال قدمت ، دژ باجول ممسنی از عهد کیانیان ( تاریخ ابن بلخی ) دژ ملکان در نزدیکی شوشتر که پیشینه ای از این خاندان دارد از زمان ساسانیان و •••
باسلام در سیستان هم طوایف زیادی هستند که خواجه هستند وحتی گروهی هم هستند که خواجه اوز هستند بر اساس گفته بزگانمان ریشه های خواجه در ایران بر می گردد به چهار برادر که قرن ها پیش در موصل عراق زندگی می کردند و بنا به دلایلی با حکومت آن زمان به مشکل برخورده اند و متواری ایران شده اند یک نفر در شیراز یک نفر در خراسان جنوبی و دو نفر در سیستان ساکن شدند(البته به صورت دقیق مشخص نیست) که بر اثر خشکسالی و گرسنگی که مدت ها قبل بر منطقه مستولی گشت تعدادی از فرزندان آنان به افغانستان مهاجرت نموده و مدتی را در آنجا ساکن بوده اند ولی دوباره به ایران بر می گردند و در سیستان به زندگی ادامه می دهند…بزرگانمان میگفتند چند سال قبل عده ای هم از تبریز برای دیدار از خویشاوندان به سیستان آمده اند و….
سلام ما هم خواجه هستیم در اصفهان و روستای آذران و خیلی علاقه دارم به دانستن ریشه این طائفه باستانی نام جدم نصرالله بوده و برادرش میرزا بابا که هم اکنون نوادگان آنها در آذران و کاشان زندگی میکنند . خواهشا اگر اطلاعاتی دارید در اختیار ما بگذارید و شجره نامه ایشون رو هم قرار بدین
سلام ما هم از خواجه های شهرستان کهگیلویه هستین در تمامی طوایف استان کهگیلویه و بویراحمد خواجه ها ساختند جد من خواجه محمدعلی و خواجه محمد شریف است ولی متاسفانه اطلاعات بیشتری ندارم
با سلام و احترام
من از خواجههای بیرجند ، درح هستم و ساکن مشهد
من هم خیلی دوست دارم ایل یا طایفه خواجه به یک همبستگی برسد و فعلا بزرگان ما با بزرگان خواجه در سراسر کشور ارتباط دارند تا به یک اتحاد واحد برسیم
انشاءالله
# قوم پارس# ایل مماسن# طایفه خواجه# تیره احرار#
سلام
در نورآباد فارس روستاهای گاوپیازی جاوید و سرآسیاب جاوید و روستای مورکی گروهی از طایفه خواجه با فامیل رضائی را در خود جای داده .در منطقه تنگ ارم بوشهر نیز فامیلهای ابول زاده ومبارز صفت از طایفه خواجه هستند
سلام و سلامتی بر شما!
من از خواجه های ساکن کاپیسای افغانستان هستم که با نام خانوادگی صدیقی یاد می شویم. البته شجرنامه ما مفقود شده است. اگر در مورد این خاندان معلومات دارید، لطف شریک کنید.
ممنون
ما هم از طایفه خاجه هستیم که پدر بزگم اسم هفت جد رو بهم یاد داده دادخدای – مراد -شهمراد-نمردی-شهنظر-قلندر-امامداد اخرین نفر امامداد میشه که از بافت کرمان بوده
درودبرشما، با سپاس فراوان از آقای عنایتالله نامور کا درامدی بر ریشه قوم خواجه با توجه به گستردگی معانی که خواجه انجام داده اند///قوم اصیل و نجیب خواجه در شهر علامرودشت فارس که اجداد آنها در ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال قبل یهودی بوده اند و معلوم نیست که مسلمان و شیعه شدن آنها بخاطر طتمیع تهدید تشویق و ….بوده است اجداد این قوم حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ سال قبل از اورشلیم بخاطر دعوایی که با اعراب در موضوع زمین داشته اند به جنوب ایران از بندر سیراف وارد میشوند و سپس بطرف لار و به بیرم میآیند آنها چندین برادر بوده اند که هر کدام منطقه ای در جنوب انتخاب کرده و پراکنده میشوند هریکی به بیرم لامرد وراوی پارسیان علامرودشت میروند؛ نام خانوادگی رضاییان وابراهیمی در شهر علامرودشت تا ۵ نسل قبل به خواجه محمدرضا و خواجه ابراهیم میرسد/// جهت اطلاع محققین و پژوهشگران قوم خواجه در ایران ///خواجه علی رضاییان ۰۹۱۷۷۸۲۵۲۴۹
باسلام وعرض ادب
بنده هم ازتلاش استاد عنایت الله نامور قدردانی می نمایم بنده در
شهرستان شوشتر ساکن می باشم طبق اسامی اجدادم همه با کلمه خواجه شروع میشوند. وبیش از دویست سال قبل از
روستایی بنام دورق به شوشتر مهاجرت کردیم. فلذا بیشتر نمیدانم
چرا به ما خواجه میگویند خواهشا راهنمایی بفرماید
اقای وزیر اموزش. و پرورش در سفر اخیرش. به جنوب فارس اعلام کردند که با تاسیس دانشگاه فرهنگیان زنان. در این خطه موافقند بنابراین فرهنگیان. وامورش. وپرورش اوز. ودیگر فعالان....
قابل توجه مسولان. فرهنگی ورسانه ای. اوز در مطلب: طرح گازرسانی در شهرستان اوز با حضور استاندار فارس به بهره برداری رسید
با سلام از مسئولین و مردم که در زمینه گازرسانی همکاری داشتند جای تشکر دارد ولی باید به عرض رساند خبر جوریست انگار این شهرها و روستاها الان از گاز استفاده میکنند در حالی...
مرتضی اسماعیلی در مطلب: طرح گازرسانی در شهرستان اوز با حضور استاندار فارس به بهره برداری رسید
اقای ایراهیم احمدی درایام دهه مبارک فجر مطلبی وگزارشی. بنویسید حیف است دراین ایام خاموش. باشید. با تشکر. پایشگر ودلسوز. انقلاب...
از کارکنان اموزش وپرورش اوز در مطلب: تیم نوجوانان کیوکوشین پیام اوز قهرمان استان فارس شد
اقای امیری. استاندار محترم فارس. در روز ۴ شنبه هفته جاری. مهمان شهرستان. اوز هستند. مسولان وفعالان اجتماعی. ورسانه ها باید صدای مردم.باشند. ومشکلات وکمبودهای. اوز را مانن...
سفراستاندار محترم فارس. در این هفته به اوز در مطلب: همدلی با برنامه عملیاتی در راستای توسعه متوازن شهرستان محقق می شود
به قرار اطلاع. روز چهارشنبه. استاندار محترم. فارس. به شهرستان. اوز. خواهند امد. مطالبات ودرخواست. های. مردم. از. ایشان. چیست ؟؟ خبر نگاران مردمی. لطفا. اطلاع رسانی. کنید...
مطالبات مردم. از. استاندار محترم در مطلب: همدلی با برنامه عملیاتی در راستای توسعه متوازن شهرستان محقق می شود
سلام. اقای نامور عزیز اگه امکان دارد شماره تون بفرمایید...
خواجه گیری در مطلب: در آمدی بر ریشه طایفه « خواجه » در اوز
بی شک رشد و ارتقای ورزش بسکتبال در گرو حضور داوران در کنار بازیکنان و مربیان است.اینکه هیات بسکتبال با شناخت این کمبود ،اقدام به برگزاری چنین دوره ای کردند قابل تقدیر است...
محمد رضائی در مطلب: کلاس داوری درجه ۳ بسکتبال آسیا در اوز برگزار شد
از همه افراد. وگروهها وانجمن ها شهر اوز. استدعا. ودرخواست. میشود بخاطر ابادی وتوسعه شهر. زادگاهمان. اوز. دست. برادری به هم بدهیم. وبه ندا ودرخواست بزرگان شهر لبیک بگوییم...
تقاضا ودرخواست همه اوزیهای. داخل وخارج در مطلب: همدلی با برنامه عملیاتی در راستای توسعه متوازن شهرستان محقق می شود
درود بر آقای احمدی .همه مان جلسه شنبه را به فال نیک می گیریم و بدان عمل می کنیم...
دلسوز در مطلب: همدلی با برنامه عملیاتی در راستای توسعه متوازن شهرستان محقق می شود
با عرض تشکر ، دستور جلسه مشخص نشده امیدواریم به نتیجه مثبت و مطلوب برسند اگر هدف اتحاد و وحدت و انسجام جامعه است باید دست از انحصار طلبی و یکجانبه گرایی و منییت ها و گفتگ...
فرید دستوری در مطلب: همدلی با برنامه عملیاتی در راستای توسعه متوازن شهرستان محقق می شود
طوایف خواجه طبق سنگ قبرهای دوره صفویه از منطقه ممسنی استان فارس به سایر نواحی مهاجرت کرده اند.
خواج اوز هم بکی از طوایف اوز هستند از هرکجا امده اند خوش امدند خواجه وریس در منطقه در اوز خور وبیغرد و…..سایر مناطق پراکنده اند
شجره نامه ایشون تا به چند پشت میرسد ببینم به کدوم تاریخی میخورد اگر شجره نامه دارید بنویسید
باسلام با تشکر از اطلاعتی که در مورد طایفه خواجه بهمون دادید در هر صورت شکی نیست که طایفه خواجه در هر کجای ایران که باشند ریشه دار وبزرگ هستند وارزوی قلبیمان این است که باتوجه خدماتی که بزرگان خواجه برای ایران انجام داده اند بتوانبم شاهد احیای دوباره نام خواجه در وهمایشهایی سراسری باشیم
سلام.تشکرازاطلاعات خوبی که دادید حدود۱۰۰سال پیش نیزگروهی که به قوم خواجه شیرازی مشهو هستند درمنطقه نودژ نزدیک به رودان وبخش رودخانه ساکن گشته اندودران محدوده پراکنده اند ۷
درود, در منطقه کهگیلویه طایفه بزرگی وجوددارند که ازتیره خواجه هستند به آنها خواجه های بایاری میگن اجداداولیه این خواجه هاازهندبطرف ایران آمده اندوبه گویش لری تکلم دارند.
سلام درشمال خوزستان(لالی)هم طایفه خواجه وجوددارد که اززبان بزرگان اصالتشان ازلرستان وهمان خواجه موگویی هستنتد
سلام درود برشما بیرم لارستان نیز خواج زاده دارد که نصب آنان می رسد به خواجه صدرای بزرگ از حاکمان قدیم این شهر کهن که اجدادشان گبر نشین بوده و در زمان های قدیم به دین زرتشت بوده اند و….
درود بر شما عزیز
در سیستان طایفه خواجه در بخش مرکزی (شهر) و در چندین منطقه دیگر وجود دارند و اکثرا تحصیل کرده و اما بعلت عدم برنامه ریزی طایفه ای و پراکندگی و البته جو بی عدالتی موجود تصدی مقام و مسئولیت بهشون تعلق نگرفته. که لازمه جهت اعلای نام بزرگان تاریخی طایفه بزرگ خواجه درکل ایران، اقداماتی از سوی خود ما انجام گیرد.
ارادتمند و سپاسگزارم
باسلام .ممنون بابت اطلاعاتی که به ما دادین
ماهم از طایفه خواجه وساکن کهنوج استان کرمان هستیم
سلام ما هم در استان کهگیلویه و بویر احمد دنبال ریشه یابی ایل بزرگ خواجه هستیم و امید داریم کتاب واحدی در این خصوص چاپ و انتشار داده شود عموجان شماره تماس ۳۲۵۵ ۱۴۵ ۰۹۱۷
سلام
یک طایفه درسیستان زندگی میکنند به نام طایفه خواجه علی
که خود من از طایفه خواجه علی هستم
سلام ما هم ازطایفه خواجه هستیم که ازسالیان بسیاردور در سیستان زندگی میکنیم گروهی در منطقه سیستان وگروهی در استان گلستان زندگی میکنیم خیلی دوست دارم تابتوانم شچرنامه وریشه اصلی طایفه خودمان رو بررسی وتحقیق کنم اگر منابعی هست که بشه در این زمینه بیشتر تحقیق کرد خواهش میکنم دراختیار ما قرار بدین
سلام طبق گفته دوستمان درشمال خوزستان (لالی)همانطورکه شمانامی ازپاریز درمتن بردیداتفاقا همون طایفه خواجه درشمال خوزستان اولادی بنام پاریز دارندکه پاریز نوه ونتیجه شخصی بنام تمبوریاتیمورهستش لذا برادربزرگترتمبور شخصی بنام محمدیوسف که ایشان هم نوادگان والامقامی دارند،ضمن اینکه درهمین طایفه خواجه اولادی دیگربنام تاجدی وجوددارد.
شهرت تمبور و محمدیوسف هردو فولادی هستند
و شهرت تاجدی تاجپورمیباشد باسپاس
خراعمرتان بدهد این حرفها درباره خواجه. واخوند. و میربرای نسل جدید اوز دیگر چندان معنی. ومفهومی ندارد.
خواجه ها در کل فلات ایران به یک نسب می رسند اما اینکه دلایل پراکندگی در گذر زمان آنچنان معین نیست جای خود دارد اما در اینکه طایفه ای بزگ از جنوب ایران در استان های بوشهر کرمان فارس تا مرکز و شرق شامل خراسان را شامل میشوند و همینطور در افغانستان و سایر نقاط فلات ایران
سلام من حسن خواجه از استان گلستان شهرستان مینودشت روستا قلعه قافه هستم فامیلی خواجه در استان گلستان بسیار زیاد است
با سلام ،
من فامیلم خواجه هست و از اونجایی که اطلاع دارم نیاکانم (پدرم ، پدر بزرگم و پدر پدر بزرگم و و و ) در آبادان بودند ، و میدونم که اسم جدم ” عیوض ” بوده ، حال اگر کسی اطلاعی داره لطف کنه ارائه بده ممنونم
چون اصالت رو نمیدونم که از کجا بوده و چه ریشه ایی داره
چون همونطور که در متن بالا اشاره ایی شده فامیل خواجه زیاد هست
با سلام ، قبل از اسلام به نجیب زادگان و شاهزادگان ساسانی لقب خواجه میدادند ( گزلبن ) خاندان ساسلنی ریشه در طایفه ای داشتند به اسم مگ ، مغ اینان قدمتی فراتر از تاریخ زرتشت دارند ( گاتها ) و بازماندگان آیین مهر بودند که پس از دین زرتشت توانستند با تغییراتی دین زرتشت را همسو با ایین خود کنند ( سیسرو ) بطوری که هیچ پادشاهی به مقام شاهی نمیرسید مکر انکه پیش اینان دوره دیده باشد و قدرتمندترین محافظان ایران زمین بودند ( سیسرو ) سر سلسله دودمان ساسنی هم یکی از این مگ ها یا مغ ها بود ، انان که بازماندکان آیین مهر بودن کسانی نبودند جز بازماندگان ایلامیان ، اما این مگ ها که به قول ( هرودت ) یکی از شش طایفه ماد ( یا در قلمرو ماد ) بودند و بازماندگان ایلامایان با فرهنگ و تمدن و اندیشه مهر ، میترا بودند که بعدها به دین زرتشت پیوستند و سلسله ساسلنی را بوجدو اوردند و نجیب زادگانشان پیشوند خواجه داشتند و برای بسط اندیشه زرتشت و حکومت بر قلمروی ایران به سرتاسر امپراطوری ایران گسیل شدند ( ایران نامک ) طایفه ای اصیل بودن که ریشه های غنی و یک دست انان هنوز در ایل بختیاری با نام طایفه موگویی در قلمرو دیرینه خود هنوز هم هستند و نام روستاهایشان هم هنوز از نامهای ( گیتایی ) است و در هیچ جای ایران اینکونه تاریخ دست نخورده با اثار یک دست و منطبق بر منابع تاریخی وجود ندارد ، بنابر این بزرگان موگویی که تکامل نام انان ( مگ ، مگو ، مف ، مغو ، ماگو ، موگو ، ماگویی ، موکویی ) را طی تاریخ با پیشوند خواجه ( خدای کوچک ، خدایچه ) که در فرهنگ ساسانی به نجیب زادگان ساسانی حاکم در قلمرو حکومت ساسلنی مینامیدند بیان میشد ، در بین این خاندان یک خانواده بذ نام باجول با اسم کامل خواجه باجول وجود دارد که اثار بسیار قدیمی را در ایران به نام خود دارد ، دژ باجول ایذه با هشت هزار سال قدمت ، دژ باجول ممسنی از عهد کیانیان ( تاریخ ابن بلخی ) دژ ملکان در نزدیکی شوشتر که پیشینه ای از این خاندان دارد از زمان ساسانیان و •••
بنام خدا
سلام ماهم از خواجه های کرمان ناحیه کهنوج هستیم ممنون میشویم اگر منبعی در این باره هست در اختیار ما برای شناسایی ای طایفه بزرگ هست قرار دهید
باسلام در سیستان هم طوایف زیادی هستند که خواجه هستند وحتی گروهی هم هستند که خواجه اوز هستند بر اساس گفته بزگانمان ریشه های خواجه در ایران بر می گردد به چهار برادر که قرن ها پیش در موصل عراق زندگی می کردند و بنا به دلایلی با حکومت آن زمان به مشکل برخورده اند و متواری ایران شده اند یک نفر در شیراز یک نفر در خراسان جنوبی و دو نفر در سیستان ساکن شدند(البته به صورت دقیق مشخص نیست) که بر اثر خشکسالی و گرسنگی که مدت ها قبل بر منطقه مستولی گشت تعدادی از فرزندان آنان به افغانستان مهاجرت نموده و مدتی را در آنجا ساکن بوده اند ولی دوباره به ایران بر می گردند و در سیستان به زندگی ادامه می دهند…بزرگانمان میگفتند چند سال قبل عده ای هم از تبریز برای دیدار از خویشاوندان به سیستان آمده اند و….
سلام ما هم خواجه هستیم در اصفهان و روستای آذران و خیلی علاقه دارم به دانستن ریشه این طائفه باستانی نام جدم نصرالله بوده و برادرش میرزا بابا که هم اکنون نوادگان آنها در آذران و کاشان زندگی میکنند . خواهشا اگر اطلاعاتی دارید در اختیار ما بگذارید و شجره نامه ایشون رو هم قرار بدین
سلام
در شهرستان نوراباد ممسنی در روستاهای گاوپیازی و سرآسیاب جاوید طایفه ای بزرگ که فامیل انها رضائی میباشد زندگی میکنند که جد ان ها خواجه علیرضا بوده
سلام ما هم از خواجه های شهرستان کهگیلویه هستین در تمامی طوایف استان کهگیلویه و بویراحمد خواجه ها ساختند جد من خواجه محمدعلی و خواجه محمد شریف است ولی متاسفانه اطلاعات بیشتری ندارم
تشکر از اطلاعات شما و خاندان های اصیل فارس
با سلام و احترام
من از خواجههای بیرجند ، درح هستم و ساکن مشهد
من هم خیلی دوست دارم ایل یا طایفه خواجه به یک همبستگی برسد و فعلا بزرگان ما با بزرگان خواجه در سراسر کشور ارتباط دارند تا به یک اتحاد واحد برسیم
انشاءالله
# قوم پارس# ایل مماسن# طایفه خواجه# تیره احرار#
سلام
در نورآباد فارس روستاهای گاوپیازی جاوید و سرآسیاب جاوید و روستای مورکی گروهی از طایفه خواجه با فامیل رضائی را در خود جای داده .در منطقه تنگ ارم بوشهر نیز فامیلهای ابول زاده ومبارز صفت از طایفه خواجه هستند
سلام و سلامتی بر شما!
من از خواجه های ساکن کاپیسای افغانستان هستم که با نام خانوادگی صدیقی یاد می شویم. البته شجرنامه ما مفقود شده است. اگر در مورد این خاندان معلومات دارید، لطف شریک کنید.
ممنون
خواجه ی مازندران?
ما هم از طایفه خاجه هستیم که پدر بزگم اسم هفت جد رو بهم یاد داده دادخدای – مراد -شهمراد-نمردی-شهنظر-قلندر-امامداد اخرین نفر امامداد میشه که از بافت کرمان بوده
درودبرشما، با سپاس فراوان از آقای عنایتالله نامور کا درامدی بر ریشه قوم خواجه با توجه به گستردگی معانی که خواجه انجام داده اند///قوم اصیل و نجیب خواجه در شهر علامرودشت فارس که اجداد آنها در ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال قبل یهودی بوده اند و معلوم نیست که مسلمان و شیعه شدن آنها بخاطر طتمیع تهدید تشویق و ….بوده است اجداد این قوم حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ سال قبل از اورشلیم بخاطر دعوایی که با اعراب در موضوع زمین داشته اند به جنوب ایران از بندر سیراف وارد میشوند و سپس بطرف لار و به بیرم میآیند آنها چندین برادر بوده اند که هر کدام منطقه ای در جنوب انتخاب کرده و پراکنده میشوند هریکی به بیرم لامرد وراوی پارسیان علامرودشت میروند؛ نام خانوادگی رضاییان وابراهیمی در شهر علامرودشت تا ۵ نسل قبل به خواجه محمدرضا و خواجه ابراهیم میرسد/// جهت اطلاع محققین و پژوهشگران قوم خواجه در ایران ///خواجه علی رضاییان ۰۹۱۷۷۸۲۵۲۴۹
باسلام وعرض ادب
بنده هم ازتلاش استاد عنایت الله نامور قدردانی می نمایم بنده در
شهرستان شوشتر ساکن می باشم طبق اسامی اجدادم همه با کلمه خواجه شروع میشوند. وبیش از دویست سال قبل از
روستایی بنام دورق به شوشتر مهاجرت کردیم. فلذا بیشتر نمیدانم
چرا به ما خواجه میگویند خواهشا راهنمایی بفرماید
با سلام با تشکر از اطلاعات مفیدتون . ما هم از طایفه خواجه در شهرستان رامشیر خوزستان هستیم . از پدربزرگمون که سوال کردیم میگن از بوشهر اومدیم .
درود بر تمام عموزاده های بزرگ ما باید اتحادمون پیدا کنیم همدیگر بشناسیم همایش بزاریم
سلام.
اقای نامور عزیز اگه امکان دارد شماره تون بفرمایید