ابراهیم احمدی/سرمقاله پیام اوز: ۱۷ مرداد سالروز شهادت محمود صارمی؛ خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان«روز خبرنگار» در تقویم ثبت شده است. برای خبرنگار تعاریف مختلفی وجود دارد که براساس یکی از آنها،”خبرنگار کسی است که تهیه، تدوین و انتشار خبر را براساس علاقه، طی دورههای آموزشی و رسالت اجتماعی، انجام داده و معیشت وی نیز باید از طریق این حرفه تأمینشود.”
در حوالی ۱۷ مرداد سالیانه برنامههایی در راستای تجلیل از خبرنگاران برگزار میشود، اما متأسفانه نهتنها شاهد کاستن از مشکلات و چالشهایی که خبرنگاران با آن روبهروهستند، نبودهایم، بلکه این مشکلات روبه افزایش هستند.
این نوشتار برآن است تا به برخی از این چالشها که بهویژه خبرنگاران محلی با آن مواجه هستند، بپردازد.
۱-اقتصاد رسانه: هر رسانه اعم از مکتوب یا الکترونیک باید بتواند هزینه و درآمد خود را متوازن کرده تا براساس آن بتواند پایدار بماند. هزینههای پرسنلی، بیمۀ کارکنان، هزینههای جاری، چاپ و…عمدهترین هزینههای هر رسانه است که باید بتواند با درآمدها که عمدتاً از طریق آگهی و تکفروشی تأمین میشود، برابری کند. در شرایط کنونی با توجه به افزایش هزینههابهویژه درزمینۀ چاپ از یکسو و کاسته شدن از درآمدهای ناشی از آگهی یا عدم پرداخت از سوی متقاضیان آگهی و کاهش فروش نشریات، این توازن مختل شده است.افزایش هزینۀ چاپ در سالهای اخیر،نهتنهارسانههای مکتوب محلی بلکه بسیاری از روزنامههای سراسری را با مشکل روبهرو کرده و برخی، تن به کاهش تعداد صفحات، کاهش شمارگان و حتی تعطیلی دادهاند و بسیاری از خبرنگاران نیز بیکار شدهاند. این موضوع یکی از مهمترین موضوعاتی است که رسانهها و بهتبع آن خبرنگاران با آن روبهرو هستند.
۲- سواد رسانهای: در حال حاضر برای سواد،تقسیمبندی خاصی میکنند که سواد رسانهای یکی از این سوادهاست. سواد رسانهای مجموعهای از مهارتهای قابل یادگیری است که به توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل و ایجاد انواع پیامهای رسانهای اشاره دارد و یک مهارت ضروری در دنیای امروز به شمار میرود. برای حرکت در محیط رسانهای پیچیدۀ امروز باید قادر به درک بهتر پیامهای رسانهای باشیم.
متأسفانه در بسیاری از موارد نهتنها تلاشی در راستای افزایش این مهارت صورت نگرفته، بلکه برخی با نداشتن اطلاع یا نادیده گرفتن اصول اولیه،میخواهند نقش رسانه را ایفا کنند که بهجای عمق دادن به موضوع، سطح آن را افزایش میدهند و بعضاً موجب وهن رسانه و منطقهای که این موارد در آن منتشر میشود نیز میگردند.
از سوی دیگر، برخی نیز دیدگاه خود را متر و معیارمطالب منتشرشده میدانند و اگر جایی متن و نوشتهای برخلاف انتظار خود دیدند، از هیچ تلاشی برای مقابله با نویسندۀ آن مطلب مضایقه نمیکنند. نقد، از اصول پذیرفتهشده در رسانه است که باید از آن استقبال کرد مشروط بر آنکه مدعی نقد،توانایی نقد محتوارا بدون توجه به خصوصیات نویسنده داشته باشد. اما آنچه بعضاً دیده میشود، تخریب نویسنده و اتهامزنی به وی است تا نقد مطلب، که جایگاهی در تعریف نقد ندارد.
۳-گسترش و تنوع فضای مجازی: روزبهروز بر گسترش و تنوع فضای مجازی بهعنوان یکی از محصولات تکنولوژی افزوده میشود. فضای مجازی مانند هر تکنولوژی و کالای قابلعرضه میتواند نقاط قوت و ضعفی داشته باشد که این نوشتار برآن نیست به آن بپردازد. اما با توجه به دسترسی آسان و با هزینۀ محدود، تنوع آن (فضای مجازی) مورد استقبال قرار گرفته است که در بُعد اطلاعرسانی، به رقیبی برای رسانههابهویژه نوع نوشتاری تبدیل شده و در کاهش شمارگان آنان تأثیرگذار بوده و خواهد بود.
گرچه در شرایط عادی،رسانهها باید آنقدر قوی و جذاب باشند که بتوانند دراین رقابت پیروز شوند اما به دلیل تعدّد مشکلات رسانههابهویژه در بُعد اقتصادی از یکسو و تنوعطلبی مردم و دسترسی آسانتر، درحال حاضر این فضاها به مذاق مخاطبان خوشایندتر میآید تا رسانۀ مکتوب و مطالب مستند و عمیقتر.
۴-ضعف تشکل صنفی: گرچه تشکلهایی مانند خانۀ مطبوعات و انجمنهای روزنامهنگاران در سطح کشور بهصورت”کجدار و مریز” وجود دارند، اما ضعف تشکیلاتی و فراگیری آنها از یکسو و نداشتن بودجه و اجازۀ مانور از سوی دیگر، عملاً این تشکلهارا از پیشبرد اهداف و برنامههای کارآمد بازداشته است. در سطح محلی نیزچند سال گذشته نمایندگی خانۀ مطبوعات لارستان راهاندازی شد اما به دلایل فوق و عدمحمایت کافی عملاً نتوانست نقش مؤثری ایفا کند.
رسانههامعمولاً یک سری منافع و تهدیدهای مشترک نیز دارند، اما علیرغم آنکه مدیران رسانهها عشق و علاقه و رسالت اجتماعی را یکی از عوامل مؤثر تداوم فعالیت خود میدانند،متأسفانه نهتنهانتوانستهاند برای تقویت منافع مشترک و کاستن از تهدیدها به اتحاد و انسجام برسند که بعضاً ترجیح میدهند برای فشار بر رسانۀ رقیب، خود (پنهان یا آشکار) به جمع تهدیدکنندگان و محدود کنندگان رسانهها بپیوندند.
به نظر میرسد حمایت معاونت مطبوعاتی از رسانهها و خبرنگاران بر اساس ارزیابی کیفی، تقویت تشکلهای صنفی با اختیار عمل بیشتر، تلاش برای تقویت سواد رسانهای و راهاندازی کمپینهای محلی برای استقبال بیشتر از نشریات و قرار دادن آنها در سبد خرید خانواده،بتواند به تقویت رسانهها و خبرنگاران شاغل کمک کند.