فرهاد ابراهیم پور (محمودا): این ضرب المثل زیبای اوزی هزار حرف درش نهفته است؛ اما منظور اصلی اش این است که شما هر حرفی که بزنید طرف به خودش میگیره و فکر میکنه منظور شما اون آقا یا خانم هستند. مثلا شما میگید دم در خونتون آب ریخته بودن؛ طرف فوری میگه یعنی ما آب ریختیم تو کوچه.
میگید که خواهرزنم رفته شیراز؛ فوری میگه منظورت از شیراز چیه؛ بهش میگی شیراز دیگه مرکزاستان خودمون؛ بعد میگه اونا که نزدیک ما نیستند؛ نکنه چون برادرم از شیراز زن گرفته حتما برای همین داری تکه میندازی. بهش میگی به پیر به پیغمبر اصلا چنین منظوری ندارم؛ بازم باورش نمیشه.
میری بقالی بهش میگی تخم مرغ داری؟ میگه اره .میگی دیروز رفتم از جایی چند تا تخم مرغ خریدم دو تاش خراب بود؛ فوری بهت میگه نه بابا مال ما سالمه تا حالا شده تخم مرغ خراب بهت بدیم. با فلانی از اوضاع نابسامان روزگار حرف میزنی از گرانی و احتکار و دلالی میگی؛ فورا به خودش میگیره و میگه الحمدالله ما که اهل احتکار و انبار کردن نیستیم.
به زنت میگی بعضی ها لباشون پروتز میکنند؛ قشنگ نمیشه؛ فوری و با کمترین تعلل با عصبانیت بهت میگه حتما خواهرت پروتز کرده خوب و قشنگه؛ مال من زشته؛ اره.؟ خوب بگو دیگه؛ چرا لال شدی.
به شوهرت که سبیل داره میگی بعضی از مردها سبیل بهشون نمیاد؛ بهت میگه خب منظورت ؟ نکنه سبیل دادشت که مثل پاچه بز میمونه حتما خیلی بهش میاد؛ اره ؟
دختره به دوستش میگه مانتویی که خریدی سبزش خیلی تیره نیست؟ به جای اینکه جواب سوال دوستش را بده ؛ میگه از قرمز تو که بهتره.

البته اهالی «ماشک اوزخووشه» فقط در مباحث شفایی و رو درو نیست که دچار «وشه» میشوند و هر چیزی به خودشون میگیرند بلکه در نوشتهها هم وقتی جایی مطلبی و سخنی مطلوب حالشان نباشه؛ حالشون بد میشه و فکر میکنند شما راجع به او یا آنها نوشته اید و فورا عکس العمل نشون میدن.
به اینجور آدم ها که هرچیزی رو به خودشون میگیرند و عکس العمل نشون میدن بهشون بگیم مستر وشه حالت خشه بازم ناراحت میشن.
من فکر میکنم اگر ماشک نبود این وشه پدر سوخته هم نبود و لعنت براین ماشک سبز. تورا چکار به وشه درست کردن. برو بپز در پلو برنج وماشک باش. وارد مَثل نشو که هزار مَثل دیگه برات درست میکنند.
شاید باورتون نشه همین دیروز به یکی گفتم این ماشَکِ اُوزخُووَشَه ضرب المثل اوزی است؟ گفت منظورت چییه چون من اوزی هستم داری اینو میگی؟؛ حتما منظوری داری. مگه خودت اوزی نیستی؟ دیدم این یکی رو اصلا نمی شه قانع کرد برای همین سر وته مطلب رو همینجا هم آوردم و بستم. بزار هرچی دلش میخواد فکر کنه …بالاخره ماشک ماشَکِ اُوزخُووَشَه است.
یاهو، حق یارتان باد.
فرهاد ابراهیم پور (محمودا) آذرماه ۹۹
*یعنی ماشی که بهخودش میگیرد یا شک دارد
جا دارد توضیح دهم که در نگارش ادبی ان ماشک اوزخووشک است اما در محاوره بیشتر مواقع حرف ک شنیده نمیشه و معمولا اوزخووشه میگویند
آره به نظر منم ما شک اوز خو و شک درسته
یکی هم اینکه من همیشه ماشک ؛ رو ،
ما ( ضمیر ) شک .تصور میکردم .